دانلود رمان بن بست ۱۷
دانلود رمان بن بست ۱۷ اثر p*e*g*a*h (پگاه) در تارنمای فرهنگی کافه نویسندگان.در این بخش از سایت،رمان بن بست ۱۷ را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود رمان بن بست ۱۷ اثر p*e*g*a*h (پگاه) با ما همراه باشید.
خلاصه رمان بن بست ۱۷
رمانی از جنس یک خونه در قدیمی ترین و سنتی ترین و تاریخی ترین محله های تهران، خونه ای با اعضای یک رنگ و با صفا که میتونستی لبخند رو لب باغبون آن ها تا عروسشان ببینی، خونه ای که چندین کارگردان و تهیه کننده خواستار فیلم ساختن در اون هستن، خونه ای با چندین درخت گیلاس با تخت زیرش که همه تو تابستون دور اون جمع میشن و چای آلبالو میخورن، خونه ای با یک حوض بزرگ وسط حیاط آن که صدای شالاپ شالاپ آبش روح تازه ای به اون خونه میبخشه، خونه ای با یک نمای بسیار زیبای سنتی تاریخی که با اینکه خیلی از امکانات خونه های مرکزی رو نداره اما میتونی …
بخشی از رمان بن بست ۱۷
دستم را به دامن لباسم گرفتم تا کنترل دنباله اش راحت تر شود. چرخی در سالن زدم و چهره ی خندان حاضرین را از نظر گذراندم. با وجود روشن بودن چندین اسپیلت، احساس گرما داشتم. شاید هم این گرما ربطی به هوا نداشت و از حرارت دل عاشق و بیقرارم این طور می سوختم. با وجود سنگینی لباس، قدم هایم به سبکبالی یک کبک بود. سرم را با احتیاط برگرداندم. از همان ابتدا استرس داشتم تور از موهایم جدا شود که خوشبختانه تاکنون دوام آورده بود. اما کفشم بدجور پایم را می زد و اینقدر بی۔ تفاوت به ناراحتی اش رقصیده بودم که با تمام وجود آش و لاش شدن پاهایم را احساس می کردم. به زور خودم را نگه داشته بودم که لنگ نزنم، اما مگر مهم بود؟ مگر دوباره همچین شبی برای من تکرار می شد؟ مگر ممکن است اتفاقی از این قشنگ تر برای من بیفتد که به معنای واقعی وزنم را نفهمم و در میان ابرها سیر کنم؟ مگر از این رویا بالاتر هم داریم؟ – ترنجم؟ به سمت صدا چرخیدم. مادر بود. – خوبی مامان؟ چیزی لازم داری؟
نفس عمیقی از سر رضایت و شادی کشیدم.- نه مامانم. همه چی عالیه!با احتیاط تارهای ویو شده ی موهایم را مرتب کرد.
_میلاد کجاست؟ حتی اسمش هم قلبم را میلرزاند.صدایم را پایین آوردم-رفت دستشویی.
دستش را به دامنش مالید و با حواس پرتی گفت: باشه منم برم ببینم این عاقده کجا مونده.فقط یه امشب بدون آبرو ریزی بگذره،دیگه از خدا چیطزی نمیخوام.به استرسش خندیدم.به نظر من هیچ چیز نمیتوانست امشب را خراب کند.-هیچی نمیشه مامان.اینقدر نگران نباش.برا قلبت خوب نیستا!
رمانهای پیشنهادی
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
هنوز بررسیای ثبت نشده است.