دانلود رمان پادشاهی بیگناهان جلد دوم شاهزاده ای از آسمان.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،جلد دوم رمان شاهزاده ای از آسمان را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود رمان پادشاهی بیگناهان با ما همراه باشید
خلاصه رمان پادشاهی بیگناهان جلد دوم شاهزاده ای از آسمان :
در هیاهوی جنگ و خون و شمشیر؛ ناگهان معجزه ای رخ داد و سرنوشت شاهزاده ی قصه را به گونه ای دیگر رقم زد. تنهایی و نبردی بی پایان با ظلم و جور همان تقدیری بود که در حال رقم خوردن است. لشکر ترس و ناامیدی از یک سو و لشکر سیاه و شیطانی از سویی دیگر؛ آیا این مبارزه را پایانی خواهد بود؟
بخشی از رمان پادشاهی بیگناهان جلد دوم شاهزاده ای از آسمان :
عرقی رو که از بین دو اَبروم به آرومی راه باز میکرد، حس کردم. سریع با پشت دست پَسِش زدم و تسمه بلند و نورانی اوریارو سمت دسته ای از شیاطین سیاه پایین آوردم. این ضربه هم مثل تمام ضربه هایی که در این ساعات سخت مبارزه زده بودم، موفقیت آمیز بود؛ اما انگار با هر ضربه تعداد این دشمنان نحس بیشتر میشد. دور خودم چرخی زدم و نگاهی کوتاه به سربازان سیاهپوشی که قدم به قدم نزدیکتر میشدند، انداختم. چرا تموم نمیشدند؟! درمانده و تنها آهی کشیدم و قدمی به عقب برداشتم. دوباره اوریا رو سمت دستهای که از بقیه نزدیکتر بودند پایین آوردم، ضربه سوم و چهارم رو پشت سرش وارد کردم و همه جا پر شد از نور آبی و دود سیاه! اما به چند ثانیه نکشید که دود سیاه مثل اژدهایی خوفناک، نور آبی اوریا رو تو خودش بلعید و دوباره تو هوای مسموم دور و برم چیزی جز تاریکی باقی نموند. ذهن سرگردانم بعد از دقایقی پر از اضطراب و دلهره کم کم داشت به نتیجهای با معنی میرسید، نتیجهای که شاید انتهایی جز مرگ نداشت؛ اما پایانی پر ثمر رو برام به همراه میآورد. جنگیدن برای خدا، مردمم و لشکرم… چشمهام رو بستم و با یه نفس عمیق، رو به حقیقت غیر قابل انکار پیش رو باز کردم. حاال دیگه مشت تقدیر در برابر سرنوشتم باز شده بود و میدونستم که این آخرین مبارزهی من خواهد بود، پس باید بهترین هم میبود. هنوز نسیم خنک این فکر امید بخش از برزخ داغ ذهنم نگذشته بود که هجوم دنیایی از نور از سمت اون شعله خداوند رو حس کردم و…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.