دانلود کتاب جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،کتاب جنایت و مکافات را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود کتاب جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی با ما همراه باشید.
اگر علاقهمند به ادبیات کلاسیک و نویسندگان روسی هستید، حتما کتاب جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی که سبکی واقع گراینه دارد را بخوانید. بسیاری جنایت و مکافات را مشهورترین اثر این نویسنده مشهور روسی و ازجمله مهمترین آثار ادبیات روسیه میدانند و خواندن آن بیشک تجربهای لذت بخش برای خواننده خواهد بود.
کتاب جنایت و مکافات
کتاب جنایت و مکافات اثر فئودور داستایفسکی نویسنده سرشناس اهل روسیه است. داستایسفکی در این کتاب با تحلیل انگیزههای جوانی که بر حسب اتفاق تبدیل به قاتل شده است و روانکاوری انگیزههای وی به بررسی مسائلی همچون رابطه افراد با درون خویش، جهان پیرامون و خدا میپردازد.
خلاصه کتاب جنایت و مکافات
جنایت و مکافات روایت زندگی دانشجویی به نام «راسکولنیکف» است که طبق انگیزه هایی که خودش هم نمی داند چیست مرتکب قتل میشود. وی زن رباخواری را همراه با خواهرش، که اتفاقی در زمان وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، به قتل می رساند، سپس خود را از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته ناتوان میبیند و پول و جواهرات را پنهان میکند.
پس از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که میبیند به او مظنون است، کار راسکولنیکف را به جنون میکشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده، میشود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده و همان عشق، نیروی رستگاری بخش می شود.
در واقع در این رمان ما با دو نوع جنایت سروکار داریم. دو انسان، که هریک در راستای یکى از این دو نظریه خواسته است «برتر بودن» و در نهایت به تنهایی کامل و جدایى از جامعه مىرسد و هریک سرنوشت خاص خود را مىیابد.
راسکولنیکف تنهایى را تاب نمىآورد و با پناه جستن به عشق و اعتراف به گناه دوباره به جامعهىِ انسانى بازمىگردد. اما سویدریگالوف حتّا در قلمرو عشق نیز مىخواهد اعمال اراده کند.
سویدریگالوف از این قلمرو رانده مىشود، و در نهایت به این مىرسد که باید در قلمرو دیگرى اعمال اراده کند قلمروى که دیگر مختص انسانهای برتر نیست، قلمروى که سرنوشت محتومِ همهی انسانها است.
فئودور داستایوسکی کتاب جنایت و مکافات را در سال ۱۸۶۶ نوشت. هفت سال پیش از نگارش آن، داستایسفکی در سال ۱۸۵۹، در نامهای به برادرش، گفته بود طرح این داستان را در زندان ریخته، در دورانی که با درد و دریغ و سرخوردگی روزگار میگذراند. او این اثر را اقرارنامهیی در شکلِ رمان خوانده بود و گفته بود قصد دارد آن را با خونِ دل خود بنویسد.
داستایوسکى زمانى به نگارشِ این داستان دست یازید که رویدادها و مضامینِ آن را طىِ بیست سال، با گوشت و خونِ خود، آزموده بود. «جنایتِ آرمانخواهانه» از مفاهیمِ مهمِ اندیشهىِ انقلابى در روزگارِ او بود، و او شخصاً درگیرِ این پدیده شده بود. اما این اندیشه تنها مضمونِ موردِ نظرِ او نبود. مضمونِ فلسفىِ دیگرى هم بود که، همزمان با طرحِ این اثر، در اندیشهىِ فلسفىِ غرب شکل گرفته بود: «اَبَر انسان».
هنوز بررسیای ثبت نشده است.