کتاب صوتی کروکودیل اثر فئودور داستایوفسکی

دانلود کتاب صوتی کروکودیل اثر فئودور داستایوفسکی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،کتاب صوتی کروکودیل را برای شما عزیزان آماده کرده‌ایم.برای دانلود کتاب صوتی کروکودیل اثر فئودور داستایوفسکی با ما همراه باشید

کتاب صوتی کروکودیل

فئودور میخاییلوویچ داستایفسکی نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. بیشتر داستان‌های وی سرگذشت مردمی‌ است عصیان زده، بیمار و روان‌ پریش؛ اما داستان کروکودیل چند لایه دارد.

می شود به چشم طنزی سیاسی به آن نگاه کرد و یا داستانی تخیلی از زندگی مردی که وارد شکم کروکودیل شده و زنده می ماند و از آنجا بیانیه سیاسی نیز می دهد و قصد تغییر جهان را دارد!

فیودور میخائیلوویچ داستایفسکی، همان کسی که به گفته‌ی ژوزف برودسکی، نثر روسی را به تمامی متحول کرد، در 1865 داستانی منتشر کرد به نام «تمساح»؛ حکایت مردی موقر و اصیل که تمساحی او را بلعید و دو هفته در سلامت کامل در شکم آن موجود زنده ماند و بی‌وقفه سخنرانی کرد!

به‌واقع داستانی که فیودور میخائیلوویچ نوشت، از این قرار بود که اگر در آن روز سیزدهم ژانویه‌ی 1865، النا هوس تماشای تمساح به سرش نمی‌زد، شاید این دوست عزیز، فرهیخته، باکمالات و آبرومند و عضوی از نظام اداری تزار، هیچ‌گاه در شکم آن موجود گیر نمی‌افتاد!

اما به‌هر روی النای عزیز، هم می‌خواست پاساژگردی کند و هم تمساح را ببیند و همین شد که آن اتفاق نامنتظره افتاد و این شخصیت اداری صاحب کمالات لازم یک کارمند روس قرن نوزدهمی به ناگه و بدون کم‌وکاست بلعیده شد!

اما این همه‌ی ماجرا نیست؛ جناب داستایفسکی، طنّازی‌ و نکته‌سنجی‌‌اش هم‌‎گام با ایده‌های روان‌شناختی، فلسفی و سیاسی‌ در کتاب «تمساح» نمود یافته و ماجرای کارمند روس گیرافتاده در شکم تمساح، به قصه‌ای اساطیری و عهد عتیقی پهلو می‌زند که گویی یک داستان الهیاتی همان‌طور که بورخس می‌گفت،

با خیال پیوند خورده و درعین‌حال، به طریق داستایفسکی متأثر از بالزاک، پیوندهایش را با واقعیت نیز حفظ کرده است! این معجون عجیب، حاصل استادی نویسنده‌ای‌ست که چرخش‌های ایدئولوژیک و فلسفی را با شوخ‌طبعی تمام به‌گونه‌ای ممکن می‌کند که انتظارش را نداشته‌ایم و به همین دلیل است که تمساح داستایفسکی را باید خواند.

خلاصه کتاب صوتی کروکودیل

ایوان و همسرش، قبل از سفر به اروپا، به تماشای کروکودیلی می‌روند که یک فرد آلمانی در روسیه به نمایش گذاشته است؛ اما کروکودیل ایوان را می‌بلعد.

از نظر ایوان و دوستش، سیمونویچ، حضور کروکودیل باعث رونق اقتصادی در روسیه شده است و روسیه باید بیش از حد به نقش سرمایه گذران خارجی توجه کند. ایوان به کروکودیل نزدیک می شود و کروکودیل او را می‌بلعد. همسرش، یلنا، قصد دارد شکم کروکودیل را پاره کند، اما صاحب آلمانی او مخالف این کار است.
از طرف دیگر، از آنجاکه کروکودیل ایوان را درسته قورت داده است، او در شکم کوروکودیل سالم مانده و اصلاً موافق پاره شدن شکم کوروکودیل نیست؛ چون معتقد است این مسئله به اقتصاد روسیه ضربه می‌زند.
سیمونویچ برای چاره‌جویی نزد تیمو، یکی دیگر از دوستانش، می رود. او معتقد است ایوان به ملک خصوصی صاحب کروکودیل وارد شده و درواقع کروکودیل گناهی ندارد و این ایوان است که باید سرزنش شود؛ اما از طرف دیگر او معتقد است به واسطه کاری که ایوان کرده قیمت کروکودیل (که یک سرمایه خارجی است) دوبرابر شده است و این می تواند عاملی باشد برای جذب دیگر سرمایه گذران خارجی.
آنها برای اینکه بتوانند راهی بیابند تا ایوان در آنجا باشد و همچنان حقوق خود را بگیرد، رفتن او به شکم کروکودیل را یک مأموریت اداری وانمود می‌کنند. در این بین سرنوشت ایوان چه خواهد شد؟ آیا او از این ماجرا جان سالم به در می‌برد؟