دانلود رمان من به برلین نمیروم اثر سناتور.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان من به برلین نمیروم را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود رمان من به برلین نمیروم اثر سناتور با ما همراه باشید.
خلاصه رمان من به برلین نمیروم
رمان من به برلین نمیروم جلد دوم یک رمان دو جلدی است که جلد اول آن به نام این مرد ویران است و جلد دوم آن رمان من به برلین نمیروم اثر سناتور است.در خلاصه رمان من به برلین نمیروم آمده است روزها از پس هم گذشته و اینک الیسیما، دیگر آن نوجوان درمانده ی شانزده ساله نیست؛ لیکن او را روزگار و حماقت خودش، عوض کرده است. او تازه دارد معنی “مجازات زن بودنش” را میفهمد . هفت سال از مرگ سام می گذرد و او در بالین خانوادهی طاهری تاب آورده است؛ خانواده ای که از یک نقطه ی کوچک به همه ی زندگی اش تبدیل شدند. همه چیز آرام به نظر میرسد؛ اما اصل ماجرا چیز دیگری است. در این میان، بازگشت دماوند به هیاهوی این آشفته بازار، دامن میزند و…
مقدمه: شب بود و شمع بود و من بودم و غم! شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم!
پیشگفتار رمان من به برلین نمیروم
الیسیما نوجوان شانزده سالهای بود که از ناتنی بودن پدرش باخبر میشود و نفرت از درونش فوران میکند. از بهر این نفرت، به دعا و نفرین روی می آورد. آهسته آهسته از دردها و رنج های سام، ناپدری اش، آگاه میشود و نفرت پر میکشد و عشق جایگزین می شود؛ اما درست در جایی که این علاقه می توانست شکوفا شود، نفرین عملی شده و سام می میرد… پ.ن: علی اکبر و کیاوش یه نفرند . این جلد تقریبا، مستقل از جلد اول خود است.
بخشی از رمان من به برلین نمیروم
– الی؟ الی بدو علی اکبر اومد، داداش گلم اومد. نگاهم را به آینه می دوزم؛ همه چیز مرتب است. موهای بور بلندم را زیر روسری ساتن پنهان میکنم. با چشمان قهوه ایم، رژلب روی میز را نشانه می گیرم.”نه الیسیما، احمق نشو! باز می خوای آتو بدی دستش؟” منصرف میشوم.”می خوای مثل میتها باشی؟” بدون تعلل رژلب را برمی دارم، می چرخانمش که رژ قرمز زیبایی بالا می آید؛ جیغ نیست، خانمانه است. آن را روی لـ* ـبم می کشم؛ ل**ب های صورتی بی رنگم، قرمز می شوند . دستمال را از روی میز برمی دارم و روی ل**ب هایم میکشم؛ تا حدودی رنگش پاک میشود. این گونه هم به حرف دلم عمل کرده بودم، هم عقلم! دستمال رژی شده را در سطل آشغال میاندازم و چادرم را روی سرم می کشم. از اتاق بیرون می زنم . خانه شلوغ است؛ پر از مهمان است. خیلی از آن ها را نمی شناسم و حس میکنم آن ها هم همینطور. چندنفری که من را میشناسند، با من سلام علیک می کنند، من هم به گرمی پاسخ می دهم. از خانه خارج می شوم و وارد حیاط می شوم. حیاط هم شلوغ است؛ عده ای مرد کناری ایستادهاند و مادر، سمیه، معصومه و زینب هم سمت دیگری زیر درختُ پربار انجیر به همراه خالهی کیاوش مشغول ریزریز صحبت کردن با یک دیگرند. چادرم را جلوتر می کشم که معصومه می گوید: – بیا الی جان.
کلمات کلیدی:رمان من به برلین نمیروم.دانلود رمان من به برلین نمیروم.رمان من به برلین نمیروم جلد دوم رمان این مرد ویران استثبت نقد و بررسی در مورد این اثر
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
راهنمای دانلود
- درصورت عدم دانلود فایل اثر، روی لینک دانلود کلیک راست کرده و گزینه ی باز شدن در تب جدید را انتخاب کنید.
- تمامی لینک های دانلود بصورت مستقیم هستند.
- درصورت وجود مشکل در لینک دانلود رمان ها ، در بخش نظرات اطلاع رسانی کنید تا مشکل رفع گردد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.