دانلود کتاب رمان آئورا از کارلوس فوئنتس.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،کتاب رمان آئورا را برای شما عزیزان اماده کرده ایم.برای دانلود رمان آئورا از کارلوس فوئنتس با ما همراه باشید
خلاصه رمان آئورا از کارلوس فوئنتس
کتاب رمان آئورا اثر فوئنتس در خانهای بسیار قدیمی متعلق به یک پیرزن و حول چهار شخصیت اصلی اتفاق میافتد. فلیپ مونترو زمانیکه در کافهای نشسته است، با آگهی جالب توجهی روبرو میشود؛ پیرزنی درخواست کرده است که به ویراستاری نیاز دارد تا خاطرات شوهرش را جمعوجور کند و آنها را دوباره بنویسد. مبلغ دستمزد پیشنهادی چندین برابر حالت عادی در نظر گرفته شده است. اما شرط انجام کار این است که نویسنده باید در خانهی پیرزن کار کند. زمانیکه مونترو به خانه پیرزن میرود متوجه میشود که برادرزادهی او که دختری جوان و زیبا به نام آئورا است نیز در خانه حضور دارد. آئورا انگیزهی مونترو برای ماندن در خانهی پیرزن میشود.
در خلاصه ای دیگر از کتاب رمان آئورا اثر کارلوس فوئنتس میخوانیم:
رمان در مورد پسری است که یک آگهی در روزنامه توجه او ار جلب می کنید آگهی در مورد یک پیرزن بود که میخواست خاطرات همسر خودش را به صورت کتاب منتشر کند. آگهی را در روزنامه می خوانی. چنین فرصتی هر روز پیش نمی آید. می خوانی و بازم خوانی. گویی خطاب به هیچکس نیست مگرتو. حتی متوجه نیستی که خاکستر سیگارت در فنجان چایی که در این کاقه ارزان کثیف سفارش داده ای می ریزی بار دیگر ……
آئورا اثر کارلوس فوئنتس، نویسنده مکزیکی و یکی از سرشناسترین و پرآوازهترین نویسندگان اسپانیایی زبان است.آئورا نام دیگر تمنا است، برگرفته از واژه یونانی «آورا» به معنی نسیم، نسیمی که انعکاسیست از انرژیهای موجود در بدن که شخصیت و طرز زندگی و افکار و احساسات انسانی را منعکس میکند.ما در این داستان به ظاهر با چهار و در اصل با دو شخصیت همراه هستیم. راوی که خواننده خود را در جایگاه او حس میکند. کونسئلو پیرزنی با رفتارها و عاداتی عجیب. شوهر مرحوم پیرزن که از طریق خاطراتش در داستان حضور دارد و آئورا، دختری زیبا با جوانی سیال. در آئورا هر چه واقعیست وهم است
بخشی از رمان آئورا از کارلوس فوئنتس
آگهی را در روزنامه می خوانی. چنین فرصتی هر روز پیش نمی آید. می خوانی و باز می خوانی. گویی خطاب به هیچ کس نیست مگر تو. حتی متوجه نیستی که خاکستر سیگارت در فنجان چایی که در این کافه ارزان کثیف سفارش داده ای می ریزد. بار دیگر میخوانیش، «آگهی استخدام: تاریخدان جوان، جدی، با انضباط. تسلط کامل بر زبان فرانسه محاوره ای.» جوان، تسلط بر زبان فرانسه، کسی که مدتی در فرانسه زندگی کرده باشد مقدم است… چهار هزار پسو در ماه، خوراک کامل، اتاق راحت برای کار و خواب.» تنها جای نام تو خالی است. این آگهی می بایست دو کلمه دیگر هم می داشت، دو کلمه با حروف سیاه بزرگ: فلیپه مونترو مورد نیاز است، فلیپه مونترو، بورسیه سابق در سوربون، تاریخدانی انباشته از اطلاعات بی ثمر، خوکرده به کندوکاو در لابلای اسناد زردشده، آموزگار نیمه وقت مدارس خصوصی، نهصد پسو در ماه. اما اگر چنین آگهیی را می خواندی بدگمان می شدی و آن را شوخی می گرفتی. «نشانی، دونسلس ۸۱۵». شماره تلفنی در کار نیست، شخصأ مراجعه کنید. انعامی روی میز میگذاری، کیفت را برمی داری، برمی خیزی. در این فکری که شاید تاریخدان جوان دیگری، درست با موقعیت تو، همین آگهی را دیده، بر تو پیشی جسته و هم اکنون این شغل را به دست آورده است. به سمت چهارراه می روی و می کوشی این فکر را فراموش کنی. ایستاده به انتظار اتوبوس، تاریخهایی را مرور می کنی که باید حاضر و آماده بر نوک زبانت باشد تا شاگردان خواب آلود احترامت را نگه دارند. اتوبوس نزدیک می شود و تو به نوک کفشهای سیاهت خیره شدهای. باید آماده باشی. دست در جیب می کنی، میان سکه ها می گردی و سرانجام سی سنتاوو بیرون می آری. باید آماده باشی. به دستگیره چنگ میزنی اتوبوس از سرعتش می کاهد اما نمی ایستد – و بالا می جھی. با فشار راهی باز میکنی
در مورد کارلوس فوئنتس
کارلوس فوئنتس، نویسنده بزرگ ادبیات آمریکای لاتین در سن۸۳ سالگی درگذشت.او از بزرگترین نویسندگان مدرن مکزیک و به قولی غول ادبیات آمریکای لاتین بود ؛ودر دوران نویسندگیاش فیلمنامه،داستان ونقدهای بسیار نوشت . فونتس در روز سه شنبه ۱۵ مه برابر با ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱در مکزیک برای همیشه با این جهان سراسر درد و رنج و سیاه و همچون رمان هایش دنیایی رمز آلود ، خداحافظی کرد . او با دو رمان «آئورا» و «مرگ آرتمیو کروز» به شهرت رسیدو یکی از سردمداران ادبیات مدرن آمریکای لاتین بود. بسیاری او را با اقتباس سینمایی از رمان«گرینگوی پیر» با بازی گریگوری پک وجین فوندابه خاطر میآورند. فوئنتس در ایران بسیار مشهور است او به لطف ترجمههای مهدی سحابی وعبدالله کوثری و همچنین مترجمان دیگر به خوانندههای ایرانی معرفی شده بود. «کنستانسیا»، «آسوده خاطر»،«آئورا»، «مرگ آرتمیو کروز»،«پوست انداختن»، «سر هیدرا»، «آب سوخته»، «خویشاوندان دور»،«گرینگوی پیر»، «لائور ادیاس» و «اینس» از آثار این نویسنده هستند که به فارسی منتشر شدهاند. او به نسل نویسندگانی تعلق داشت که توانستند توجه مردم جهان را به ادبیات آمریکای لاتین جلب کنند، نسلی که نویسندگانی چون گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی و ماریو بارگاس یوسا از پرو از نمایندگان آن هستند. او در تمام عمر خود علاقه ی وافری به ادبیات سیاسی داشت و تاثیر این علاقه را می توان در تمام آثارش مشاهده کرد ؛ مقالات سیاسی زیادی نیز نوشته که همچون داستانهایش پر اهمیت است . موضوع آخرین مقاله اش در مورد انتخابات فرانسه بود که درست یک روز قبل از وفاتش منتشر شد . اگر بخواهیم تعریف کوتاهی از رمانهای فوئنتس ارائه دهیم، میتوانیم بگوییم که رمانهای تاریخی ای هستند که با صناعات رمان معاصر نوشته شده اند.تاریخ مکزیک تقریبا در همه رمانهای فوئنتس حضور دارد. تاریخ فتح مکزیک به دست فاتحان اسپانیایی، انقلاب آن کشور، خونریزیها و آشوبهای قرن گذشته، از موضوعات اصلی رمانهای او هستند. آخرین رمان کارلوس فوئنتس «فدریکو در تراس خانهاش» نام دارد، فوئنتس درمورد خودش گفته بود: «اکسیر حیات را در کار کردن پیدا کردم. نظام جوانی من برگرفته ازکار زیاد است، اینکه همیشه کاری برای انجام دادن دارم.» و اما آئورا : آئورا اولین رمانی نیست که کارلوس فوئنتس نوشته،اما واقعا این رمان را می توان دیباچه ای برای دیگر رمانهای او در نظر گرفت؛ هم موضوعات و سبک این اثردر دیگر رمانهای او تکرار میشود، هم در مقایسه با دیگر رمانهای او حجمش فقط در حد دیباچه ای است. شاید به همین دلیل است که خود فوئنتس هم از میان تمامی رمانهایش آئورا را انتخاب کرده و شرح شکل گیری و آفریده شدن آن را به صورت مقاله نسبتا مبسوطی نوشته است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.