رمان ناگفته ها | بهاره حسنی

دانلود pdf رمان ناگفته ها اثر بهاره حسنی
دسته بندی: نویسنده: بهاره حسنی تاریخ به روز رسانی: 2 آبان 1401
اطلاعات اثر:
  • دسته‌بندی:داستان و رمان
  • عنوان:رمان ناگفته ها
  • نویسنده:بهاره حسنی
  • ژانر:عاشقانه | اجتماعی
  • تعداد صفحات:1744
سوالی دارید؟
  • جدیدترین آثار
  • برترین آثار از برترین نویسندگان
  • خرید مطمئن
  • نشر قانونی آثار نویسندگان
  • مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

رایگان!

1/5 - (1 امتیاز)

دانلود رمان ناگفته ها اثر بهاره حسنی

دانلود رمان ناگفته ها اثر بهاره حسنی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان ناگفته ها را برای شما عزیزان آماده کرده‌ایم.برای دانلود رمان ناگفته ها اثر بهاره حسنی با ما همراه باشید.

خلاصه رمان ناگفته ها

رمان ناگفته ها رمانی عاشقانه با پس زمینه اجتماعی است. نازلی دختری به شدت سختی کشیده،آرام و مهربان که سال ها آمریکا زندگی کرده و درحال درس خوندن بوذه. یه روز به خاطر مراسم ترحیم مادربزرگش مجبور میشه که برگرده ایران و تو هواپیما با مردی به اسم بابک آشنا میشه ….

با تکان هواپیما از خواب پریدم و کتاب روی پاهایم سر خورد و کف هواپیما افتاد. خم شدم تا آن را بردارم. ولی کسی که کنار من نشسته بود سریعتر از من خم شد و کتاب را که تقریبا زیر پای خودش افتاده بود، برداشت و به دستم داد. سرم را بلند کردم و با لبخندی از چهره ی جوان و خنده رویش تشکر کردم. وقتی که من سوار شدم هنوز صندلی کناری من خالی بود. من تقریبا اولین مسافری بودم که سوار شده بودم و خسته و خواب آلود، همان لحظات اول خوابم برده بود و متوجه نشده بودم که چه زمانی صندلی کناریم پر شده است.

بخشی از رمان ناگفته ها

کتاب را جلوی چشمانش گرفت و جلدش را نگاه کرد و با لبخندی دوباره و به فارسی غلیظ و با لهجه ایی گفت: – بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم! خنده ام را فرو خوردم و دستم را برای گرفتن کتاب پرواز با خورشید فریدون مشیری دراز کردم. کتاب را کف دستم گذاشت و دست دیگرش را به طرفم دراز کرد. کتاب را روی زانوانم گذاشتم و با او دست دادم.

– ادل کریمیبه

چهره خندان و زیبایش ل*بخند زدم. از آن چهره هایی داشت که دوست دارید هر از چند لحظه نگاهی به آن بیاندازید تا همان انرژی مثبت نهفته در چهره اش به شما هم انرژی بدهد. تا حدودی مرا به یاد ماهی انداخت. منهای موهای شرابی رنگش که پسرانه کوتاه شده بود. چهره ی پر از شیطنت و چشمان درشت اش مرا به یاد ماهی عزیزم انداخت. دستم را در دستش گذاشتم و او دستم را محکم فشرد و تکان داد. از نحوه دست دادنش هم مشخص بود که علاوه بر چهره شاد، دارای روحیه ی شادی هم هست. محکم و پر انرژی. نه مثل من خسته و بی حال! با اشاره به کتاب شعرم ادامه دادم: – فارسی رو خوب بلدید. ل*بخند باز و گشاده ایی زد و سرش را تکان داد. – پدرم ایرانیه. مادرم هم نصفش ایرانیه . سرم را مودبانه تکان دادم و او با انگشت شصت به صندلی کناریش اشاره کرد و گفت: – این هم دوستم، بابی .

او کاملا چرخیده بود و رو به من قرار گرفته بود و چون کمی درشت هیکل بود من نمی توانستم جناب بابی را که او معرفی کرده بود، ببینم. کمی خم شدم و از کنار شانه ی او به مرد جوانی که روی صندلی لم داده بود نگاه کردم . درشت هیکل و قد بلند بود. به طوری که علی رقم اینکه روی صندلی به جلو سر خورده بود، ولی پاهای بلندش نمایانگر قد بلند او بود. با تعجب نگاهش کردم. بابی اسم مخفف و خودمانی بود که آمریکایی ها به رابرت داده بودند و رابرت را بابی صدا می کردند. ولی او با آن چهره کاملا شرقیش مرا کمی به تردید انداخت. چشمان سیاه و کشیده و ابروان پرپشت مردان ایرانی را داشت. بی تفاوت به من که نگاهش می کردم مشغول حل کردن جدول کلمات متقاطع بود. چهره ای جذاب و مردانه داشت. اما چیزی که در لحظه اول توجه مرا جل*ب کرده بود، قد بلند و صورت جذابش نبود .

رمان‌های پیشنهادی

  1. رمان آخرین سرو اثر زینب ایلخانی
  2. رمان قند سیاه اثر آذر یوسفی
  3. رمان الفبای سکوت اثر زینب عامل
  4. رمان عقاب بی پر اثر دریا دلنواز
  5. رمان ماموریت اجباری اثر رویا احمدیان

اگر صاحب امتیاز این اثر هستید

لینک‌های دانلود رمان ناگفته ها
دسته‌بندی

داستان و رمان

نویسنده

ملیت

ایرانی

ژانر

عاشقانه, اجتماعی

نوع

کتاب الکترونیک

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان ناگفته ها | بهاره حسنی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت