دانلود دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی

• Nuzhan parsian
• آگوست 9, 2021
• دلنوشته

دانلود دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی

دانلود دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان دلنوشته مسگران را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی با ما همراه باشید.

[icon name=”bookmark” style=”solid” class=”” unprefixed_class=””] خلاصه دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی:

به زیر رنگ ها نواختیم، خرده های چاره ای که دم از ظاهر فروشی ها  می زدند؛ و چه دیر، از یادها رفت اویی که دیگر نه نواختن بلد بود و نه، خواستن. و “زمان” حاصل بو*سه ی نور، بر پلک های پروانه بود.

[icon name=”book” style=”solid” class=”” unprefixed_class=””] بخشی از دلنوشته مسگران از عاطفه کریمی:

بر کناره ی جوانه ای خوانده بودم: “وَ ما وَ دَّعَکَ رَبُّکَ… .” حال که “پرواز بال ما، در خون تپیدن است” می دانم خاک، ریشه ندارد. پس روزی دور از قصاصِ شهر مرا در نامه ای از گلدان ها بخوان.

***

از بی دلیلی ها بیزارم؛ ساده می آیند، دستانت را می گیرند و تو را شیفته ی بی انتهای دانه ی نرمِ شن می کنند. کمی که بگذرد، مهتاب رابه سوگِ خویش می بینی.

***

کاهنده ی عرفانی بودیم که سرآغاز مدحِ رنگ از گوشه ی بی احوال گیتی بود.خون می تپد، از انحنای گِرِهی که در دستانم تَر مانده بود؛ و تو، زاینده ی خیالی بودی که پریشان ترین صوتِ خشم را می شناسد.

***

در لا به لای  جمعیت قهر مانده ایم؛ و من، متحیرم از سکونِ بی تغییرِ خواب ها که چنین شیداییِ ساده ای را به رسمِ دیرینه ی دفاتر، کور می دانند.

***

از سرِ وضوحی فرسوده خواندیم که دنباله ی سواد ستاره را در آغو*ش نرمِ آب بسپاریم. چه دیر، اشک های ماهی به یادِ ماه آمد.

[icon name=”heart” style=”solid” class=”” unprefixed_class=””] آثار بیشتر از عاطفه کریمی:

دانلود دلنوشته ناد از عاطفه کریمی

دانلود دلنوشته شاکله از عاطفه کریمی