رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی

کافه نویسندگاننویسنده: کافه نویسندگان
بازدید: 1,143 بازدید
معرفی رمان توهم نباتی از گیسو آرامیس،husar و ریحانه سید حسنی

[icon name=”heart” class=”red” unprefixed_class=”red”] معرفی رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی کار گروهی کاربران انجمن کافه نویسندگان 

 

 

 

[icon name=”bookmark” class=”red” unprefixed_class=”red”] خلاصه رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی :

 

گاهی عشق را نمی توان از چرخه ی زندگی خارج کرد ، گاه از رویایی به یک کابوس و گاه از کابوسی به رویایی دیگر…

می‌گفتند آدم‌های افسرده دنیا را تاریک‌تر از آنچه که هست می‌بینند؛ پس من جزو کدام دسته از آدم‌های کره خاکی بودم که دنیا را درخشان‌تر از چیزی که وجود ندارد می‌بینم.

نه تنها دنیا را بلکه عشق را؛ البته عشق هیچگاه نتوانست مجموعه‌ای از توهمات من باشد و هنگامی که به حقیقت پیوست، تازه فهمیدم چه خیال عبثی می‌کردم.

گذشته پر بود از ابهام و شاید هم ناخوشی، اما شاید آینده رویداد های زیبا تری تدارک دیده بود، هرچند من هم پر بودم از مجموعه‌ای از وحشت‌های درونی خودم.

وحشت هایی که نبرد من را با خودم آغاز می کرد

 

 

[icon name=”bookmark” class=”red” unprefixed_class=”red”] توضیحات بیشتر در مورد رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی :

 

یک جای دنج و آرام را پیدا کنید، چرا که قرار است تمام دغدغه های زندگی را کنار گذاشته و اندکی در رویا ها و خیال ها پرواز کنیم.

رمان توهم نباتی موضوع و سبک ویژه و خاصی دارد، نویسندگان این رمان با توجه به علم رواشناسی سعی بر این داشته تا  یک رمان تخیلی و مفهومی را برای شما به نگارش در بیاورند.

رمان  با زندگی  یکنواخت مرد جوانی ۲۶ ساله به نام نیک ساکن در شهر پاریس آغاز می گردد.

نیک خانواده ی خود را در کودکی طی یک سانحه ی دریایی از دست می دهد و ناچارا باقی زندگی اش را تنها می گذراند، نیک در قسمت بایگانی دانشگاهی مشغول به کار است، کاری که به آن تمایلی ندارد اما برای ترمیم مخارج زندگی اش به آن روی آورده است.

نیک با توجه به شرایط سخت زندگی اش، هیچگاه محبت را نیاموخته و  تجربه داشتن خانواده را در زندگی اش نچشیده.

وی در دوران دانشگاه با دختری به نام امیلی آشنا می شود چندین سال دوستی آنها ادامه می یابد، امیلی دختری مهربان بوده که نیک همیشه اورا نادیده می گیرد.

نیک در مرحله ای از زندگی اش  به پوچی می رسد و امیلی را طرد می کند، چرا که فکر می‌کند چون از ابتدا تنها زیسته است، قرار است تا ابد تنها بماند یا شاید هم از، از دست دادن امیلی به شدت می هراسید.

نیک  از شدت پوچی و اندوه دست به خودکشی می زند اما طی اتفاقاتی صرف نظر می کند و در لحظه آخر سعی می کند دنبال ادامه زندگی بگردد چرا که زندگی همچنان به نیک احتیاج دارد.

بیلی دوست دوران کودکی نیک به او قارچی پیشنهاد می دهد و می گوید که نیک اگر از آن استفاده کند و آن را بخورد، به آرامش روانی می رسد چرا که خواص دارویی دارد.

نیک بی خبر از اتفاقاتی که قرار است برایش بیفتد، قارچ جادویی را می خورد و ماجرای رمان آغاز می شود…

اگر به دنبال رمانی متفاوت، مفهومی، تخیلی و روانشناختی می گردید؛ توهم نباتی می تواند انتخاب مناسبی برای شما عزیزان باشد.

 

 

بخشی از رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی :

 

با صدای زنگ ساعت به خودم آمدم دستم را چرخاندم و سرخی خونی که میان ملافه ها درحال سیل شدن بود و من هم مثل همیشه نظاره گر بودم.

احساس ضعف می کردم، نمی خواستم بی هدف اینکار را انجام بدهم برای همین نگاهی مایوس کننده به ملافه ها کردم و دستم را محکم فشار دادم.

 

در همان حینی که تلاش می کردم سریعتر از شر گالن ها خون خلاص شوم صدای در به گوشم رسید.

 

و سپس صدای پستچی که فریاد می زد:

 

ـ هی نیک! امروز زیادتر از هر روز نامه داشتی، میذارمش جلوی در.

 

نمی دانم در واقع چه اتفاقی افتاد اما بعد از آن توسط جرقه ای، دستم را رها کردم و به دنبال زنده ماندن گشتم، شاید هنوز وقتش نرسیده بود برای همین باند را محکم بر روی دستم کشیدم و به جلوی در رفتم تا نامه هارا بردارم.

 

شاید حس اینکه امکان داشت اِمیلی نامه ای با همان کاغذ های رنگی و گل های ریز برایم بفرستد باعث شد که دستم را محکم فشار دهم و به پمپاژ قرمز خون بیاندیشم.

 

البته شاید هم از مرگ می ترسیدم! چرا که همیشه امیلی، آن دخترک احساساتی و فانتزی را پشت گوش می انداختم، نمی توانست دلیل قاطع من برای ادامه ی زندگی باشد، پس حتما ترسیده بودم.

به ملافه ها نگاه کردم و همه ی آنها را به داخل سطل زباله انداختم. باند کامل خونی شده بود و چکه می کرد؛ مشکل این بود که باید می رفتم درمان گاه چون سطح زخم عمیق بود.

به نامه ها بی علاقه نگاهی انداختم دو نامه بیشتر نبود، اولی برای دعوت نامه به یک عروسی بود و دومی اجاره خانه این ماه بود و چند نامه ی کاری دیگر…

سرگیجه و احساس ضعف داشتم.

نفسی عمیق کشیدم و با برداشتن کت مشکی ام خانه را ترک کردم.

 

 


[icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] اطلاعات اثر :


  • [icon name=”align-justify” class=”red” unprefixed_class=”red”] دسته بندیرمان آنلاین
  • [icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] عنوان : توهم نباتی
  • [icon name=”female” class=”red” unprefixed_class=”red”] نویسندگان: گیسو آرامیس، husar, ریحانه سید حسنی
  • [icon name=”map” class=”red” unprefixed_class=”red”] ژانرعاشقانه ،تخیلی ،روانشناختی

 

 

معرفی رمان توهم نباتی از گیسو آرامیس،husar و ریحانه سید حسنی
رمان توهم نباتی از husar,گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی

 

 

[icon name=”heart” class=”red” unprefixed_class=”red”] رمان های پیشنهادی دیگر:

 

دانلود رمان نگهبان آتش اثر مریم آهون

دانلود رمان در برابر باد اثر فرزانه تقدیری

دانلود رمان سرنوشتی که خدا ننوشت اثر سحر پورمحمدی

دانلود رمان طلسم آبی جلد اول اثر aramis.h

دانلود رمان عاشقانه شاهزاده ای از آسمان جلد اول از نارسیس زد ای آر

 

 

 

توجه: این رمان در انجمن کافه نویسندگان درحال تایپ است ،برای خواندن رایگان رمان به لینک زیر مراجعه کنید

رمان توهم نباتی

 

دسته بندی رمان های آنلاین دانلود رمان تخیلی دانلود رمان عاشقانه
اشتراک گذاری
من رویای عشقی را در سر دارم که در آن اشتیاقی دو جانبه برای جست و جوی حقیقتی برتر میان دو تن پدید آید شاید نباید آن را عشق نامید. شاید نام حقیقی آن دوستی است.(وقتی نیچه گریست اثر آروین یالوم)
آثار مرتبط
مرتبط

7 پاسخ به “رمان توهم نباتی از husar،گیسو آرامیس و ریحانه سید حسنی”

  1. رمان بسیار بسیار جالب و عالی هست. مسائل روانشناسی در قالب توهم و خیال و همچنین سبک خاص قلم نویسندگان آن را خواندنی تر کرده
    امیدوارم همین طور عالی پیش بروید.
    قلم‌تان مانا?

  2. خب از همون اول داستان، داستان طوری پیش رفت که خواننده بخواد بدونه در ادامه چه اتفاقی میفته.
    فضاسازی خیلی جالب و به اندازه بود و توصیفات واقعا زیبا هستن. رمان دارای سه ژانر هست و این کار نویسنده رو سخت میکنه، اما دوستان به درستی تونستن توی نوشته از هر سه ژانر استفاده کنن و خیلی خوب مفهموم رو برسونند.
    خسته نباشید?
    قلمتان مانا✨

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت