رمان بدرود مجردی جلد اول

دانلود رمان بدرود مجردی جلد اول اثر aramis.h
دسته‌بندی‌ها: , , تاریخ به روز رسانی: 21 آبان 1401
اطلاعات اثر:
  • دسته‌بندی:داستان و رمان
  • عنوان:بدرود مجردی جلد اول
  • ژانر:عاشقانه | طنز | ترسناک
سوالی دارید؟
  • جدیدترین آثار
  • برترین آثار از برترین نویسندگان
  • خرید مطمئن
  • نشر قانونی آثار نویسندگان
  • مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

رایگان!

امتیاز دهید

دانلود رمان بدرود مجردی جلد اول از Aramis h.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان بدرود مجردی را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود رمان بدرود مجردی جلد اول از Aramis h با ما همراه باشید

خلاصه رمان بدرود مجردی

چند نفر از دوستای صمیمی، تصمیم میگیرن برای دوستشون که قراره از دنیای مجردی خداحافظی کنه و وارد زندگی متاهلی بشه، مهمونی بگیرند و به همین دلیل هم یه سفر کوتاه به یه جای دور از خانواده، ترتیب میدن. توی این مدت اتفاقات طنز و ترسناکی رخ میده که باعث جرقه زدن ی ه عشق در شخصیت اصلی داستان میشه و … برای فهمیدن ادامه ی ماجرا، داستان رو دنبال کنید تا از همه ی رازها باخبر بشید.

بخشی از رمان بدرود مجردی

طبق معمول کنار دیوار لم داده بودم، داشتم با موهام بازی می کردم و با اون یکی دستم مشغول نوشتن رمان توی گوشی بودم. در همین حین صدای زنگِ در، باعث شد گنجشک ها از روی زمین به پرواز در بیان. بابام که مثل همیشه مشغول آبیاری گل های باغچه بود، رفت سمت در و بازش کرد. یه صدای آشنا که همیشه قبل از اومدن تصویر، به گوش می رسید، توی حیاط پیچید. درست حدس زدم، »روبینا« و مامانش اینا بودند. با یه سلام گرم با بابام، اومد توی حیاط و بلند گفت:

– کجایی بوقلمون؟ این اسمی بود که اون صدام میزد. منم گوشی رو گذاشتم تو کمد دیواریی که وسط دواتاق بود، اومدم بیرون گفتم:

– اوه رُب خرسی اومده! همو تو آغوش گرفتیم، هی بوس می کردیم . با چشمای مشکیش به من نگاه کرد و زد زیر خنده. اون بینی متوسط و یخورده عقابی، با لبای متوسطی داشت . به »خدیجه«، »سحر« و مامانشون که خاله صداش می زدم، هم سلام کردم.

گفتم:

– خاله بفرمایید داخل! خدیجه دستش رو گذاشت روی شونه‌م و گفت:

-فقط خاله ت بفرماییه یا ما هم بفرمائیم؟!

لبخندی زدم و جواب دادم:

-فقط خاله بفرمائه! خدیجه یه چهره ی رنگ پریده داشت، چشمای گرد و یکمی گود رفته به رنگ مشکی و دماغ متوسط که کمی رو به پایین بود. با این وجود، اندام لاغر و قد متوسطش اون رو جذاب نشون می داد. زن داداشم که آبجیشون می شد، اومد و با اون هم سلام و احول پرسی کردند. رفتم آشپزخونه تا یه شربت خنک درست کنم و برای مهمونا ببرم.

لینک‌های دانلود رمان بدرود مجردی
نوع

کتاب الکترونیک

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان بدرود مجردی جلد اول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت