رمان دلی نمونده که بشکنی | مینا طبیب زاده

دانلود رمان دلی نمونده که بشکنی از مینا طبیب زاده.در این بخش از سایت کافه نیسندگان،رمان دلی نمونده که بشکنی را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود رمان دلی نمونده که بشکنی از مینا طبیب زاده با ما همراه باشید

خلاصه رمان دلی نمونده که بشکنی از مینا ظبیب زاده 

رمان دلی نمونده که بشکنی حتما همه شما فیلم های ترسناک دیدین ۹۰ درصد این فیلم ها با چاشنی روح ترسناک و خوف انگیز شدن اما جی میشه روح این موجود ترسناک عاشق یه ادم زنده بشه؟ داستان خانم دکتر بداخلاقی که عاشق روح بیمارش میشه و سعی میکنه نجاتش بده اما…

کلید رو که از مشاور املاک گرفتم دیگه سر از پا نمی شناختم. جوری راه می رفتم که انگار رو ابرها دارم پرواز می کنم و ماهان هم به تمام این بچه بازی های من می خندید .
– اینقدر از خانواده ات خسته شدی که حالا واسه زندگی مجردی اینجور خرذوق شدی؟
– لوس نشو ماهان! میدونی که چقدر همهتون رو دوست دارم اما اینکه حس کنی اینقدر بزرگ شدی که مستقل میشی یه چیز
دیگه ست .
دوباره اخماش رو تو هم کرد .
– اگه به من بود که الان تو خونه نشسته بودی، چادر گلدارت هم سر کرده بودی و منتظر بودی صدات کنیم، چایی بگردونی واسه ی خواستگارت. مثل هر دختر ایرونی اصیل دیگه ای. اما چه کنم که مامان خانم اصرار داره دختر یکی یک یدونهش دکتر متخصص بشه .

بخشی از رمان دلی نمونده که بشکنی

دکتر متخصص رو با ادای مامان گفت. خندیدم و سعی کردم مثل همیشه با خل بازیام از دلش دربیارم. شروع کردم به قلقلک دادنش.
اونم درحالی که پشت فرمون ریسه میرفت و تمام تمرکزش به جلو بود، سعی میکرد از دستم نجات پیدا کنه .
– نکن خل دیوونه! تصادف میکنیما !
صاف نشستم و خودم رو لوس کردم .
– خلِ دیوونه خودتی! مثال دکتر مملکتما !

– تقصیر منه مامان خانم یه دکتر خل دیوونه تحویل جامعه داده که نمیدونه پشت فرمون جای شوخی خرکی نیست؟
خودش قاه قاه به حرفش خندید، اما به من برخورد و جبهه گرفتم. اخمای درهمم رو که دید سعی کرد از دل خواهر کوچولوی یکی یکدونه ی لوسش دربیاره .
– خب حالا، قهر نکن! هرچند خل دیوونه ای اما عوضش بهترین و خوشگلترین دکتر دنیایی . وقتی دید پاچه خواری پاسخگو نیست، دست رو نقطه ضعف همیشگی ام گذاشت .
– اگه خانم دکتر قول بده باهام آشتی کنه، قول میدم ببرمش واسه ی خونه اش جینگیل وینگیل بخره ها . با یادآوری خونه ی جدیدم که وقتی برای تخصص اصفهان قبول شده بودم مامان برام کرایه کرده بود، لبهام به خنده باز شد . یه خونه ی خوشگل مبله که فقط چند تا جینگیل وینگل تزییناتی کم داشت تا بشه مثل خونه ی رویاهام .

کلمات کلیدی: رمان تخیلی، رمان رمان دلی نمونده که بشکنی،  رمان طنز، رمان عاشقانه، دانلود رمان دلی نمونده که بشکنی، رمان دلی نمونده که بشکنی اثر مینا طبیب زاده، دانلود رمان تخیلی، دانلود رمان طنز، دانلود رمان عاشقانه