رمان دیوانه و دلبر | زهرا عابدی

دانلود pdf رمان دیوانه و دلبر اثر زهرا عابدی
دسته‌بندی‌ها: , تاریخ به روز رسانی: 21 آبان 1401
اطلاعات اثر:
  • دسته‌بندی:داستان و رمان
  • عنوان:دیوانه و دلبر
  • نویسنده:زهرا عابدی
  • ژانر:عاشقانه | طنز
سوالی دارید؟
  • جدیدترین آثار
  • برترین آثار از برترین نویسندگان
  • خرید مطمئن
  • نشر قانونی آثار نویسندگان
  • مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

رایگان!

امتیاز دهید

دانلود رمان دیوانه و دلبر اثر زهرا عابدی .در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان دیوانه و دلبر را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای برای دانلود رمان دیوانه و دلبر اثر زهرا عابدی با ما همراه باشید

خلاصه رمان دیوانه و دلبر

داستان درباره ی دختری به اسم دلاراست که پا توی مسیری میذاره که نمیدونه قراره چه اتفاقایی براش بیفته و با پسری اشنا میشه که هم زیبا ترین حس هارو باهاش تجربه میکنه و هم تلخترینشون رو… عاشقانه عشق به نظر من مثله خوردن آلوچس،از همون آلوچه های ریز که از،ترشیشون چشماتو میبندی و قیافتو تو هم میکنی ،درسته که این ترش بودنش اذیتت میکنه ولی تو از خوردنش، از،حس کردن اون مزه ی ترشش لذت میبری مثال آدما معمولا بین آلوچه ی درشت و ریز،درشت رو انتخاب میکنن ولی وقتی تموم میشن و میرسن به آلوچه ریزا ، وقتی مزش میره زیر دندونشون ، لذتی که از خوردن اون آلوچه بزرگا برده بودن یادشون میره،این فرق بین دوست داشتن و عشقه،وقتی طعم عشقو بچشی،هیچ دوست داشتنی دیگه به دهنت مزه نمیکنه خلاصه که عشق جان؛….رمانی عاشقانه و طنز که پیشنهاد می‌شود حتما آن را بخوانید

بخشی از رمان دیوانه و دلبر

اووووف ای خدا حالا باید غرغرای ترانه خانومم تحمل کنم، یکی نیست به من بگه دختره ی چل مثله ادم شبا زود بخواب که مجبور نباشی تا ساعت دو یه ظهر بکپی ،

البته من قبلا اینجوری نبودماااا تا با پدیده ای به اسم اینترنت شبانه آشنا شدم هعیییی اولش تفریحی بود ولی خب الان دیگه معتادش شدم لامصب قدرت کششش بالاست… خلاصه که مثله جغد شدم شبا بیدارم روزا خواب،ای تو روحت ترانه که میخوای باز غر بزنی به جونم ترانه صمیمی ترین دوستمه از هشت سالگی تا به الان که ۲۱سالمه باهاش دوستم ، دیروزم دوتایی داشتیم هیزی میکردیم که یه ماشین زارت زد بش بماند که اونجا من چقدر کلُی بازی در اوردم خلاصه که اوردنش بیمارستانو معلوم شد هیچ دردش نیستو فقط دستش شکسته و الکی جیغ جیغ کردم الانم دارم میرم مرخصش کنم ، البته اون خیلی خوشبحالشه ها آخه دکترای این بیمارستان یکی از یکی جیگر ترن خیلی خره اگه نتونسته باشه یکیشونو تور کنه همینجور که مثه خلوچلا باخودم درگیری داشتم یهو دیدم کتفم

کنده شد با عصبانیت دست راستمه گذاشتم رو کتف چپمو گفتم

_عوووووو اقا جلوتو نیگا کن زدی فلجم کردی ،بابا من پس فردا با این دست میخوام هنر افرینی کنم زدی ناقصم کردی وقتی چشمم افتاد به پسره که خورده بود به من زبونم بند اومد لامصب خیلی هلو بود ، چشای آبی،موهای مشکی دماغ قلمی،ابروهای پرپشت مشکی،واقعا خیلی جیگر بود همینجور که داشتم با چشمام قورتش میدادم بدبختو اونم به حرف اومد گفت و…..

لینک‌های دانلود رمان دیوانه و دلبر
نوع

کتاب الکترونیک

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان دیوانه و دلبر | زهرا عابدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت