دانلود رمان پایان آوریل
دانلود رمان پایان آوریل اثر شقایق لامعی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان پایان آوریل را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود رمان پایان آوریل اثر شقایق لامعی با ما همراه باشید.
خلاصه رمان پایان آوریل
گرشا، پسریه که زیر نظر فالکن بزرگ شده و دنیاش رو بعدِ از دست دادن پدرش، از همون بچگی، فالکن ساخته؛ دنیایی که شبیه به دنیای رنگیِ ماها نیست؛ دنیای گرشا خاکستریه، دنیایی با صدای شلیک، بوی باروت و رنگ خون.تو این دنیای خاکستری، عشق به دستور فالکن، ممنوعه و نقطه ضعف؛ و گرشا، با تمام تعارضات ذهنیش، بهخاطر دینی که به تنها کسوکارش داره، اونی شده که فالکن ازش میخواد و با قبول کردن مسئولیت یک باند چهارنفره، خلافهایی رو انجام میده که خواستهی فالکنه؛ غافل از این که برنامههای دیگهای براش چیده شده و با حضورِ یک عشقِ عجیب و ممنوعه تو زندگیش، متوجه میشه که هیچچیز، اونی نبوده که فکر میکرده!
بخشی از رمان پایان آوریل
ایستاد مقابل آینه و نگاهش، قفل تصویر چشمانش شد. اصلا این آینه را با همین هدف گذاشته بود در این اتاق، که بایستد مقابلش و فارغ از آن دنیای خاکستری، فقط خودش را ببیند. کمربند حوله ی تنپوشش را کشید و با حرکت پایش، روی دستانش، حوله از تنش جدا شد و پایی زمین افتاد. سر خورد و نگاهش از روی موهای مرطوبش ُ ذره ذره پایین آمد. با دم عمیقی که گرفت، قفسه ی سینه اش حجیم و عضلات شکمش نمایان شدند. نفسش را در سینه حبس کرد نگاهش را تا چشمانش بالا کشید و نفسش را به یک باره رها کرد. مقابل این آینه که می ایستاد، هدفش فکر نکردن به هر آن چیزی بود که ذهنش را مشغول میکرد؛ اما افکار را همانقدر میتوانست مهار کند که نفس را در سینه اش. افکار که برمیگشتند به فضای ذهنش، نگاهش از چشمانش فراری میشد؛ بار دیگر فرستادشان سراغ تصویر زانوهایش که در پایینترین قسمت از قاب آینه نمایان بودند و این بار با وسواس خاصی، تنش را به تماشا نشست. جز آن رد کمرنگ بخیه های روی رانش، هیچ خط وخطوط دیگری اندامش را مخدوش نمیکرد. انگشتانش را کشید روی جای بخیه ها و تداع صدای فالکن، چشمانش را جمع کرد “وقت نیست؛ بدون بیحسی انجامش میدیم”.
رمانهای پیشنهادی
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.