دانلود رمان بازمانده روز
دانلود رمان بازمانده روز اثر کازوئو ایشی گورو.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان بازملنده روز را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود رمان بازمانده روز اثر کازوئو ایشی گورو با ما همراه باشید.خلاصه رمان بازمانده روز
بازماندهٔ روز سومین کتاب نوشتهٔ کازو ایشی گورو نویسندهٔ ژاپنی است که در سال ۱۹۸۹ موفق شد جایزه بوکر را از آن نویسندهاش کند. همانند دو رمان پیشین ایشیگورو، بازمانده روز هم از زبان اول شخص روایت میشود.
در این کتاب ما خاطرات استیونز را دنبال مىکنیم. استیونز، راوى رمان و سرپیشخدمتسراى دارلینگتون، در خدمت اقاى فارادى آمریکایى است. داستان با تدارک دیدن استیونز براى سفر و کسب اجازه از آقاى فارادى در جهت استفاده از ماشین فورد ارباب، آغاز مىشود. آقاى فارادى در ماه اوت و سپتامبر به مدت ۵ هفته به ایالات متحده سفر مىکند و استیونز را تشویق کرده است که به تعطیلات برود و از رانندگى در جادههاى انگلستان لذت ببرد.
پشت جلد رمان آمده است این یک داستان ساده و سر راست نیست؛ در واقع بافت پیچیدهاى از چند لایه داستان است که هرکدام در تراز و زمان خاص خودشان جریان دارند، و خواننده داستان باید به آن ها توجه داشته باشد.
لحن غالب در این داستان لحن رسمى و مضحک پیشخدمتى است که یک عمر ناچار بوده است در دایره زبان خشک و بىجانى که بیرون رفتن از آن در حد او نیست حرف بزند. مى توان گفت که سراسر این داستان سلسله بىپایانى است از کلیشههاى فرسوده زبان نوکرمآب و ادارى انگلیسى.
بازمانده روز یک رمان قابل توجه و همانطور که در پشت جلد آمده است، چند لایه است. این داستان همانند دو رمان پیشین ایشى گورو از زبان اول شخص است و در اینجا استیونز داستان را روایت میکند. پس دقیق شدن بر روى شخصیت استیونز (همانند شخصیت کتابهاى کلاسیک) و جملات و عقاید او در کتاب بسیاز حائز اهمیت است. و این موضوع دقیقا یکى از دلایل شگفتانگیز و مهم بودن این کتاب است.
استیونز شخصیتى آرام، کاملا متمرکز و وسواس در مورد وظایفش است. بازمانده روز داستان یک پیش خدمت نیست که قصد دارد صعود کند یا مخفیانه ارباب را نادیده بگیرد و یا حتى خود را با اربابش مقایسه کند، در عوض، استیونز تنها یک هدف دارد – خدمت در راستاى آرزوهاى ارباب و انجام وظایفش به بهترین نحوى که مىتواند.
بخشی از رمان بازمانده روز
آن چه زیبایی سرزمین ما (انگلستان) را از سایر جاها جدا میکند، همین نداشتن جنبه هیجانانگیز و حیرتآور است. حسن این سرزمین در آرامش و حالت سکون و سکوت آن است. مثل این است که زمین از زیبایی و عظمت خودش خبر دارد و نیازی نمیبیند که آن را به صدای بلند اعلام کند. در مقابل، آن جور مناظری که در افریقا و آمریکا پیدا میشود، با آن که بلاشک بسیار هیجان انگیزند، به نظر بیننده منصف مسلما به آن خوبی نمیآیند؛ علتش همین خودنمایی بیجایی است که در آنها مضمر است. (بازمانده روز – صفحه ۴۸)
وقتی جنگ تمام شد، ادامهی تنفر از دشمن کار قشنگی نیست. وقتی پشت طرف به خاک آمد، کار تمام است. دیگر لگد زدن به او معنی ندارد. (بازمانده روز – صفحه ۱۴۰)
تصمیمات مهم این دنیا در واقع در مجالس مقننه یا در ظرف چند روز اجلاس فلان کنفرانس بینالمللی، آن هم در معرض دید عموم مردم و مطبوعات، اتخاذ نمیشود. بلکه تبادل نظر و اتخاذ تصمیم واقعی در محیط آرام و خلوت بزرگترین خانههای این مملکت صورت میگیرد. (بازمانده روز – صفحه ۱۷۸)
پیش خدمت خوب آن است که کاملا و تماما در نقش خود «جا افتاده» باشد؛ نباید این نقش را مانند لباس نمایش یک ساعت به دوش بیندازد و ساعت دیگر آن را از دوش بردارد. برای پیش خدمتی که به «تشخص» و حیثیت خود اهمیت میدهد فقط و فقط یک وضع وجود دارد که در آن میتواند از نقش خود بیرون بیاید، و آن تنهایی مطلق است. (بازمانده روز – صفحه ۲۰۸)
یکی از امتیازات انگلیسی بودن این است که شما هر کس باشید، اعم از این که غنی باشید یا فقیر، آزاد به دنیا آمده اید و در بیان عقیده خودتان آزادید، میتوانید نماینده خودتان را به پارلمان بفرستید یا از پارلمان بیرون بیندازید. اگر از بنده میپرسید، تشخص و حیثیت یعنی این، قربان. (بازمانده روز – صفحه ۲۲۸)
بله، من شوهرم را دوست دارم. اول دوستش نداشتم. تا مدت مدیدی دوستش نداشتم. آن همه سال پیش که از سرای دارلینگتن رفتم، هیچ باورم نمیشد که واقعا و حقیقتا دارم میروم. فکر میکردم این هم یک حقهی دیگر است که دارم سوار میکنم، آقای استیونز، برای این که لج شما را در بیاورم. وقتی آمدم این جا و دیدم که شوهر کردهام، جا خوردم. تا مدت مدیدی غمگین بودم، خیلی هم غمگین بودم. ولی بعد، سالها آمدند و رفتند، جنگ شد، کاترین بزرگ شد، آن وقت یک روز فهمیدم که شوهرم را دوست دارم. وقتی آدم این همه وقت با کسی سر کند، بالاخره به او عادت میکند. (بازمانده روز – صفحه ۲۳۷)
باید برای خودت خوش باشی. بهترین قسمت روز شب است. تو کار روزت را انجام دادهای. حالا پاهات را بگذار بالا و خوش باش. من این جوری میبینم. از هر کس میخواهی بپرس. بهترین قسمت روز شب است. (بازمانده روز – صفحه ۲۹۴)
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
راهنمای دانلود
- درصورت عدم دانلود فایل اثر، روی لینک دانلود کلیک راست کرده و گزینه ی باز شدن در تب جدید را انتخاب کنید.
- تمامی لینک های دانلود بصورت مستقیم هستند.
- درصورت وجود مشکل در لینک دانلود رمان ها ، در بخش نظرات اطلاع رسانی کنید تا مشکل رفع گردد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.