در این بخش از سایت کافه نویسندگان،داستان آلش دگاش را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود داستان آلش دگاش اثر مهسا میرحسن پور با ما همراه باشید
خلاصه داستان آلش دگاش
از مشئوم بودن شی*طان میسازند و از شی*طان شایسته خواهند شد. از مَلِک یک شی*طان میسازند و شی*طان میشوند و نام شایستهاشان را قبیح میآفرینند. این است شرح آلش دگاش و لرزهای که به ریشه و بن سٌتوار میافتد.
معانی:
آلش دگاش: دگرگونی / لرزهای که به ریشه و بن سٌتوار میافتد. | آلش: نام درختی که تمام اجزا، از جمله ریشه آن بسیار محکم است. | دگاش: تکان، لرزه. | مَشئوم: شوم | ملک: فرشته | قبیح: ناپسند، زشت | ستوار: استوار
بخشی از داستان آلِشِ دِگاش:
اتاق سرد میشود، اما من نه؛ گویا آمدنش به سردی یخ است و آغوشش به گرمی آتش، من از این آغوش شوم انزجار دارم. دستانِ حلقه شده بر دور کمرم رنگ میگیرند و نفسخای سوزناکش راه هدیه به گردنم میکند.
اِرائوس: چرا؟ چرا باید لرزش بدنم را مخفی کنم؟
– چی چرا؟
اِرائوس: چرا از من میترسی؟ ولی… در عین حال میخوای کنارت باشم؟
– قاتل جسممی و صاحب قلبم.
اِرائوس: تو اینجا هم جسم داری هم روح! درون آغوشش التهاب درونم تزاید مییابد.
– نمیتونی با آغوش و قدرتت… .
هنوز بررسیای ثبت نشده است.