دانلود کتاب دزد شیطانی اثر دارن شارن.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،کتاب دزد شیطانی را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود کتاب دزد شیطانی اثر دارن شارن با ما همراه باشید.
کتاب دزد شیطانی جلد دوم از مجموعه دهگانه نبر یا شیاطین یا دیموناتا است. دارن شان پس از اتمام مجموعه حماسه دارن شان قلم به دست گرفت و نوشتن مجموعه دیموناتا (The Demonata) را آغاز کرد. این کتاب سرنوشت سه نفر به نامهای گروبیچ گریدی، کورنلیوس فلک و بک مک کان است.آنها جزئی از کا-گاش هستند و در مقابل دموناتا ها میجنگند. هر جلد کتاب از زبان یکی از شخصیتهای معرفی شدهاست.
کتاب دزد شیطانی
کرنل ارباب نورهاست . نورهایی که مرز بین دنیای انسانها و شیاطین را مشخص می کند . این کتاب درباره پسری است که نورهای زیادی را میبیند خیلیها به این خاطر که او قضیه نورها را فاش کرده او را یک انسان دیوانه میدانند.به همین علت او بسیار تنها شدهاست. تا روزی به طوری اتفاقی نورها را کنار یکدگر میچیند و ناگهان دروازهای به سوی سرزمین دیمونتاها باز میشود و اربابی شیطانی از آن بیرون آمده و پسر را با خود میبرد.
پسر که از موضوع تنهاییش خیلی ناراحت بوده با استفاده از استعداد خود در جادوگری یکی از شیاطین را با استفاده از جادوی دگردیسی تغییر میدهد و به یک کودک تبدیل میکند و اسم او را از آرتری به آرت تغییر میدهد.اما صفات او همچنان در او باقی مانده.او باور میکند که آرت برادرش میباشد.
تا روزی آن ارباب شیطانی آن موجود دگردیسی شده را توسط موجود شیطانی به نام کاداور به سرزمین دمونتاها بر میگرداند ولی پسرک دست از تلاش بر نمیدارد و به دنبال کسی که فکر میکند برادر کوچکش است پا به دنیای شیاطین میگذارد (دموناتا) در بین راه با جادوگری بسیار قوی به نام برانابوس بر میخورد.برانابوس که از جنگندههای بسیار قوی بود پسرک را بعد از ماجرایی در گروه خود راه میدهد پس از یک جنگ برانابوس به پیمی برد که او می تواند تکههای نوری که پنجرهها (وسیله ای برای عبور و مرور از سرزمینهای مختلف) را می سازد ببیند و سریع تر از هر کس دیگری پنجره بسازد با او عهد می بندد اگر او پنجره ای به سمت کا – گاش (که سلاح افسانه ای است که قادر است دنیا را از بین ببرد؛ چه دموناتا، و چه دنیای انسان ها) باز کند برانابوس به او کمک میکند که برادرش آرت را پیدا کند و او را با خود میبرد.
تا بعد از ماجراهایی پسرک که راز برادرش را از یاد برده بود به یاد میآورد و به خانه پیش خانواده اش باز میگردد ولی پس از برگشت به خانه میفهمد که هفت سال از زمانی که خانه را ترک کرده میگذرد در حالی که او فکر میکرده تنها چند هفته از آن روز گذشته کمی بعد متوجه میشود که جز دردسر برای خانواده اش چیزی نیست پس دوباره نزد برانابوس باز میگردد در آن هنگام پی میبرد که خودش قطعهای از کا – گاش بوده است .
دارن شارن
دارن اشاگنسی معروف به دارن شان (Darren Shan) (متولد ۲ ژوئیه ۱۹۷۲) نویسنده اهل ایرلند است. وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار ناآرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمیکرد. در ۶ سالگی با خانواده خود به ایرلند مهاجرت کرد. او پس از گذراندن دوره کالج، دو سال در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت و پس از آن برای همیشه فقط نوشت. ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام سیرک عجایب نوشت. او این کتاب را بیشتر برای سرگرمی نوشت و با دو کتاب دیگر که برای بزرگسالان نوشته بود، روانه بازار کرد اما این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصاً، وقتی که کمپانی برادران وارنر پیشنهاد ساخت فیلمی بر مبنای این کتاب را داد. او که پیشبینی این فروش را نمیکرد نویسندگی را ادامه داد ولی برای کودکان! در طول ۵ سال او ۱۱ کتاب دیگر این مجموعه را نوشت. این کتابها در ۲۸ کشور و در ۲۰ زبان ترجمه شد و حدود ۸٫۹ میلیون دلار فروش رفت. برادران وارنر هیچ وقت فیلم هیچکدام از کتابها را نساختند و اجازهٔ ساخت فیلم دوباره به دارن شان بازگشت. در سال ۲۰۰۵ دارن شان اجازه ساخت فیلمها را به کمپانی یونیورسال استودیو فروخت. دارن شان علاقه شدیدی به کتابهای کمیک، فوتبال، شنا، موزیک پاپ و راک و پیادهروی دارد. مسافرت به نقاط مختلف جهان و دیدن خوابهایی که راههای جدیدی برای خشکاندن خوانندگان در پیش روی دارن قرار میدهد هم از علاقههای اوست.
بخشی از کتاب دزد شیطانی
مردم فكر مي كنند كه من ديوانه ام، چون لكه هاي نور مي بينم.از اول زندگيم،هميشه آنها را ديده ام.لكه هاي عجيب و رنگارنگ نور كه توي هوا مي چرخند، اندازه شان باهم فرق دارد. بعضي از آنها به كوچكي يك سكه اند و بعضي به بزرگي يك قوطي شير خشك بچه. همه جور شكلي هم دارند ـ هشت ضلعي، مثلثي، ده ضلعي. بعضي از آنها سي يا چهل تا سطح دارند .اسم چنين شكلي را نمي دانم. چهل وجهي از دايره خبري نيست.همه اين لكه ها دست كم دو تا كناره مستقيم دارند .
چندتايي از آنها انحنا يا قلنبگي هايي شبيه نيم دايره هم دارند،اما تعدادشان زياد نيست. هر رنگي كه فكرش را بكني.بعضي از آنها درخشانند و بقيه شان درخشندگي ماتي دارند . گاهگاهي چند تا از نورها ضربان پيدا مي كنند، اما به طور معمول،همان طور كه در هوا معلقند ،فقط مي درخشند . وقتي كوچكتر بودم،نميدانستم كه اين نورها عجيبند.فكر مي كردم كه همه آنها را مي بينند.
شكل نورها ر ا براي مامان و بابا توضيح مي دادم، اما آنها فكر مي كردند كه من براي جلب توجه، از خودم بازي در مي آورم . تازه وقتي مدرسه رفتم و توي كالس درباره اين نورها حرف زدم، فهميدم كه قضيه عجيب است. معلمم، دوشيزه تايك، فهميد كه من بازي در نمي آورم و واقعا وجود آن نورها را باور دارم . دوشيزه تايك مامان را خبر كرد و توصيه كرد من را پيش يك متخصص ببرند تا قضيه اين نورها را روشن كند. اما مامان هيچ وقت فرصت نداشت كه سراغ روانپزشك ها برود. او فكر مي كند كه مغز مي تواند مراقب خودش باشد. مامان از من خواست كه ديگه تو مدرسه از لكه هاي نور حرف نزنم،اما نگران چيز ديگه
اي نشد.
مرتبط با مجموعه نبرد با شیاطین
ثبت نقد و بررسی در مورد این اثر
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
راهنمای دانلود
- درصورت عدم دانلود فایل اثر، روی لینک دانلود کلیک راست کرده و گزینه ی باز شدن در تب جدید را انتخاب کنید.
- تمامی لینک های دانلود بصورت مستقیم هستند.
- درصورت وجود مشکل در لینک دانلود رمان ها ، در بخش نظرات اطلاع رسانی کنید تا مشکل رفع گردد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.