دانلود کتاب چهره مرد هنرمند در جوانی از جیمز جویس.در این بخ از سایت کافه نویسندگان،کتاب رمان چهره مرد هنرمند در جوانی را برای شما عزیزان آماده کردهایم.برای دانلود کتاب رمان چهره مرد هنرمند از جیمیز حویس با ما همراه باشید
خلاصه کتاب چهره مرد هنرمند در جوانی
رمانی است از جیمز جویس که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد. این داستان، که ماجراهای پسری را از ۲ سالگی تا ۲۰ سالگی بیان میکند، بسیار پیچیده است و در آن به مسایلی از قبیل ایرلند، انسان، کودک، ترس و خدا پرداخته میشود. منتقدان بر این باورند که این داستان مقدمهٔ داستان اولیس شاهکار جیمز جویس است. این اثر بهنوعی خودزندگینامه اوست.نویسنده روایت رمان را که توسط سوم شخص مفرد بیان شده با ذهنیات استیون ددالوس ادغام کرده و خواننده در بعضی قسمتهای رمان با این ادغام روایت و ذهنیت مواجه میشود. نویسنده به تلاش و نوسانات روحی ددالوس برای غلبهٔ روحی بر عوامل منفی اطرافش – از جمله رفتار نامناسب برخی از معلمین و خشونتی که بین پسرهای مدرسه رواج دارد – پرداختهاست.جویس در شخصیت اصلی رمان، یعنی استفان ددالوس، تردید و آشفتگی و پوچگرایی نسل جدید را نشان دادهاست. نویسنده از تلمیح استفاده کرده و با استفاده از متن کتاب مقدس صحنه مرگ و قیامت را در این رمان نوشته است.
چهره ی مرد هنرمند در جوانی، اولین و شناخته شده ترین رمان جیمز جویس، داستان مرد جوانی به نام استیون ددالوس را روایت می کند که برای انتخاب بین شغلی مذهبی و یا هنری در تقلاست. با پیشروی داستان، تغییر نمادین شخصیت استیون نمایان می شود. او از جوانی سرگشته و مضطرب به فردی حقیقت طلب تبدیل می شود که شانس به آزمایش گذاشتن ایمانش را دارد. جیمز جویس در ابتدا این کتاب را در قالب شرح حالی با 63 فصل نوشته بود اما در سال 1907، تم ها و قهرمان این داستان را در رمانی 5فصلی گنجاند. چهره ی مرد هنرمند در جوانی، با استفاده از توصیفاتی بسیار واقع گرایانه و تکنیک سیال ذهن، مخاطب را به درون ذهن و ضمیر در حال شکل گیری قهرمان داستان می برد و برای کسانی که می خواهند لحظاتی را در ذهن یکی از تأثیرگذارترین رمان نویسان جهان بگذرانند، معلم و همنشینی منحصر به فرد و فراموش نشدنی است.
نکتهی قابلتوجه دربارهی رمان چهرهی مرد هنرمند در جوانی این است که مخاطب خیلی خوب با شخصیت داستان ارتباط برقرار میکند. حتی ضمیر و درون قهرمان داستان برایش ملموس است. این موضوع را باید مدیون توصیفهای واقعگرایانهی جیمز جویس بود. البته تکنیک سیال ذهن هم در این مورد بیتأثیر نیست. جویس در این رمان ایرلند را بهعنوان مکان داستانهایش انتخاب کرده است؛ چون به تعبیر خودش میخواسته دربارهی تاریخ اخلاقی سرزمینش چیزی بنویسد.
بخشی از کتاب چهره ی مرد هنرمند در جوانی
«استیون گفت: ببین کرانلی از من پرسیدی که چه کاری حاضرم بکنم و چه کاری حاضر نیستم بکنم. […] سعی خواهم کرد که با نوعی شیوهی زندگی یا شیوهی هنری هرقدر که میتوانم به آزادی و بهتمامی، ضمیر خود را بیان کنم و برای دفاع از خود فقط سلاحهایی را به کار برم که خود را در استفاده از آنها مجاز میدانم. […] من از تنها بودن یا بهخاطر دیگری عقب رانده شدن یا رها کردن آنچه باید رها کنم، نمیترسم. از اشتباه کردن هم نمیترسم حتی اگر اشتباه بزرگ باشد؛ اشتباهی که یک عمر طول بکشد و شاید تا ابد ادامه پیدا کند
نقد و بررسی کتابرمان از همان نخستین سطرهای خود سبک و روش نوینی را به نمایش میگذارد: «روزی بود و روزگاری و بس خوش روزگاری یه گاو ماغکشی بود که از جاده داشت رو به پایین میاومد و این گاو ماغکش که داشت از جاده رو به پایین میاومد یه پسر کوچولویی رو دید که اسمش توکو بود.»[3]
روند پرورش خودآگاهی استیون ددالوس موضوع اصلی کتاب است، موضوعی که با ناتورالیسمی نفسگیر روایت میشود؛ اما جویس در به کارگیری آن شیوهی نوینی را اتخاذ کرده است که به حقیقت او را در زمرهی نوابغ ادبی قرن قرار میدهد تمام رمان چهرهی مرد هنرمند در جوانی در واقع نوعی عذر تقصیر است و در عین حال تاکید اساسی بر این است که استیون عذرخواهی نخواهد کرد، بلکه منتظر عقاب میماند زنجیرهای از اتفاقات در سراسر رمان رابطهای میان خاطرهها و تجربههای خود جویس و داستان زندگی استیون ددالوس برقرار کردهاند و بعدها نیز در رمان اولیس رد پایی از آنها دیده میشود و این ویژگی، رمانها را به عرصهی کشتیگیری ذهنی خواننده با نویسنده بر سر آشنایی با تمام جوانب آن بدل میسازد.
این روشِ یافتن موضوعهای نمادین پیچیده در سرتاسر نوشتهای سخت واقعگرایانه، روشی است که جویس بعدا هر چه بیشتر به کار میبرد. نثر او سرانجام به تالاری پر پژواک بدل میشود؛ تالاری پر از صداهای معلق و پر ابهام. خود جیمز جویس نیز گویا از این بازی با شارحان و منتقدان ادبی بسیار لذت میبرده است و در رمانهای بعدیاش تلاش کرده تا با ساختن کوهی از ارجاعات، زمینهی گمانهزنیهای فراوان برای آنها را فراهم آورد.
خواندن رمان چهرهی مرد هنرمند در جوانی جدای از شناخت شخصیت استیون در رمان اولیس که یار و همراه لئوپولد بلوم است، به عنوان یکی از سرچشمههای مدرنیسم ادبی نیز لذتبخش است. در انتها بد نیست به ماجرای نام شخصیت نخست رمان، استیون ددالوس، اشاره کنیم واژهی ددالوس در زبان یونانی به معنای صنعتگر زیرک است و در اسطورههای یونان، ددالوس مظهر مخترع، مجسمهساز و معمار است. در اسطورههای یونان حکایت شده است که چون ددالوس برادرزادهی خویش تالوس را دارای قریحه و استعداد فراوان در اختراع دید، او را از روی حسد کشت و از این رو از آتن نفی بلد شد.
ددالوس به جزیرهی کرت رفت که گاوپرست بودند و در آنجا به فرمان مینوس شاه هزارتویی ساخت تا مینوتور را در آن جای دهند. مینوس شاه ددالوس و پسرش ایکاروس را هم در همان هزارتو زندانی کرد؛ اما ددالوس بالهایی از موم و پر ساخت. به خودش و پسرش چسباند و با آنها از هزارتو گریختند و به پرواز درآمدند. ایکاروس که سخت از پرواز به شوق آمده بود چنان به خورشید نزدیک شد که مومها آب شد و بالهایش جدا شد به دریا افتاد. ددالوس اما با همان بالها به سیسیل رفت و به زندگی خود ادامه داد: جیمز جویسی که از هزارتوی ایرلند استعمارزدهی دور و برش سخت به تنگ آمده بود و از هنر و ادبیات برای خود بالی ساخت و در پاریس فرود آمد؛ فقط حواسش بود این بار مومهای بسیار بسیار محکمی برای بالهایش انتخاب کند، زیرا او قصد آن داشت بسیار بیشتر از ددالوس و فرزندش به خورشید نزدیکتر شود.
ثبت نقد و بررسی در مورد این اثر
اگر صاحب امتیاز این اثر هستید
هنوز بررسیای ثبت نشده است.