دانلود رمان باورم شکست اثر مینا نصیری.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان باورم شکست را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود رمان باورم شکست اثر مینا نصیری با ما همراه باشید
خلاصه رمان باورم شکست اثر مینا نصیری
داستان دختری آرام است که زندگیاش دستخوش تغییراتی میشود که روحش را متلاطم و ساحل زندگیاش را ناآرام میکند. قصهی زندگی او کلافی سردرگم است. گاهی با بودن کسی آرامش از دست رفته همچون قاصدکی نرم بر دل مینشیند و جسم …. موهای بلند همچون شبش را با آرامش شانه ای کشید و پشت گوشش فرستاد. نگاهی به خود انداخت . ذهنش پر بود از نبودن های که باید می بودند ولی… آشوبی که به زندگیش نشسته بود ،خانه را ویران کرده بود. قصهی زندگیش در عین سادگی کلافی بود سر در گم. زندگی ساده اش گاهی با نبودن ها چنان به سیاهی می نمود که حتی اسمش را هم حق خودش می دانست؛ اسمش هم با سیاهی و ظلمت عجین بود ، یلدا… از قصه های ریز و درشت خان جون شنیده بود پدرش عاشق اسم یلداست .
بخشی از رمان باورم شکست اثر مینا نصیری
از قصه های ریز و درشت خان جون شنیده بود پدرش عاشق اسم یلداست . دخترکی که در آخرین شببپ پاییز در سلام و صلوات خان جون و دردهای مامان فهمیه و بی تابی های بابا علی ، پا به دنیا گذا شت ؛ می توان ست یلدای دل بی قرار بابا علی و مرهم زخم زبان های مردم نا اهل به مامان فهیمه و نور چشم تابان ها باشد. نگاهی به قاب روی میز انداخت که مزین بود به عکسی که یادگار تمام عمرش بود؛ بابا علی و مامان فهیمه . به قول خان جون بابا علی اش کم کسببی نبود، یک پارچه آقا و محبوب اهل محل. یک خان جون بود و یک علی. مامان فهیمه هم دخترک ساده و آرام هم سایه که هنوز با مرور زمان و گذ شت ایام خان جون با یادآوریش گل لبخ ند روی لبانش می شکفت و آهی از حسرج می کشید. دخترک همسایه نرم نرمک دل علی را نرم کرد و تک مهمان خانه ی دل علی شببد. اما حیف که دسبت زمانه گل چین خوبی بود و به آنی دخترک ، هم قلپ و همراهش را تنها گذاشتند. از وقتی یادش می آمد یا دسببتش گیر، پر دامن پر گل خان جون بود یا دستان قدرتمند پدر جون.
امان فهمیه و بابا علی برای یک عمر در قاب بالای گنجه ی اتاق نشیمن جای گرفتند تا هر وقت دخترک از کنارش رد شد آهی از سر حسرت نداشتنشان بکشد و خان جون نگاهی با حسرج به قامت دختر بیندازد و قلبش خون شود. تکانی به خود داد و از افکارش فاصله گرفت.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.