کتاب قلب میدلوزین

دانلود کتاب قلب میدلوزین از سر والتر اسکات.در این بخش از سایت کافه نویسندگان کتاب قلب میدلوزین را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود کتاب قلب میدلوزین از سر والتر اسکات با ما همراه باشید.

 خلاصه کتاب قلب میدلوزین از سر والتر اسکات

داستان دختری روستایی با اعتقادات شدید مذهبی است که می‌خواهد پیاده از ادینبورو به لندن برود تا خواهرش را که اشتباه به اعدام محکوم شده، از بند اسارت رها کند. او در این راه دور و دراز به اتفاقات و حوادث زیادی برمی‌خورد و حتی ممکن است کشته شود. در این سفر انسان‌های خوبی هم بدون هیچ توقعی به یاری او می‌آیند.

کتاب قلب میدلوزین اثر سر والتر اسکات پنجمین کتاب از سری کتاب‌های کلاسیک است که برای اولین بار بزبان فارسی ترجمه شده و در دسترس خوانندگان فارسی زبان قرار میگیرد. کتاب قلب میدلوزین در حدود دویست سال پیش در ادینبورو پایتخت اسکاتلند بچاپ رسیده که تنها دو روز بعد از ارائه آن به خوانندگان نایاب گردید. چاپ‌های متعدد بعدی تا زمان حال ادامه داشته است. کتاب قلب میدلوزین در اصل در دو جلد بچاپ رسیده بود که در حال حاضر هردو جلد یک جا به خوانندگان تقدیم میگردد.

راجع به اسم این کتاب مترجم احساس میکند که توضیحاتی ضروری است. استان‌های کشور اسکاتلند مثل هر کشور دیگری در طول تاریخ اندازه ها، مرزهای جغرافیائی و اسامی آنها تغییر کرده است. استانی که امروزه در اسکاتلند بنام ادینبورو نامیده میشود و پایتخت آن شهر ادینبورو است در گذشته قسمتی از استان بسیار بزرگ ‘ لوزین ‘ بوده که خود بسه استان کوچکتر بنام‌های ‘ وست لوزین ‘، ‘ ایست لویزین ‘ و بالاخره ‘ مید لوزین ‘ که ب‌معنای لوزین های غربی، شرقی و وسطی میباشد تقسیم میشده است.

شهر ادینبورو در گذشته متعلق به استان ‘ مید لوزین ‘ بوده و مؤلف کتاب قلب میدلوزین زندان بزرگ و قدیمی این شهر را قلب این منطقه معرفی میکند. این زندان تاریخچه مفصلی دارد و سر والتر اسکات حق داشته که آنرا قلب تپنده استان ‘ مید لوزین ‘ که همان لوزین وسطی باشد تصور کند.بعد از انتشار این کتاب، این اسم و این زندان شهرت خاصی پیدا کرد و خیلی از اماکن عمومی ادینبورو به این اسم نامیده میشوند. نام تیم اصلی فوتبال این شهر ‘ قلب مید لوزین ‘ نام دارد که به افتخار سر والتر اسکات، این نام روی آن گذاشته شده و تا امروز بهمین نام مشهور است سر والتر اسکات در پرداخت این اثر از یک واقعه حقیقی که در اوائل قرن هیجدهم در ادینبورو اتفاق افتاده بود استفاده کرده و با قلم جادوئی خود آنرا بصورت داستانی دلکش بتصویر کشیده و ب‌خوانندگان خود ارائه میدهد.

جا بجا در کتاب اصلی شواهد و رفرنس هائی برای نشان دادن حقیقی بودن شخصیت های داستان در متن کتاب ارائه داده است که طبعا برای خوانندگان فارسی زبان چندان جالب توجه نبوده و در مواردی که به متن کتاب صدمه وارد نمیکرده توسط مترجم حذف گردیده است. شخصیت اصلی این کتاب دختری روستائی با معتقدات شدید مذهبی بوده که برای نجات خواهرش که به اشتباه محکوم به اعدام شده است تصمیم میگیرد که پای پیاده برای دیدن پادشاه یا ملکه از ادینبورو به لندن برود.

در این مسیر طولانی که بالغ بر ۷۳۰ کیلومتر میشود، دختر بیچاره با حوادث و اتفاقات زیادی روبرو میشود و جانش بخطر میافتد. میتوان تصور کرد که برای یک دختر روستائی که تمام عمر در حومه ادینبورو زندگی کرده و سر و کارش با گاو و گوسفند بوده است ناراحتی های این مسیر طولانی در یک‌طرف، مشکل مهم او پیدا کردن راه و چاه در شهر بزرگ لندن و رساندن خود به کاخ سلطنتی و وارد شدن به دربار بوده است. همانگونه که عناصر ناباب و خطرناک در کار مسافرت او اختلال ایجاد میکردند، انسان‌های فرهیخته و عالی‌قدر هم پیدا شده که بدون توقع، دختر بیچاره را کمک کرده اند.
خواننده در کتاب قلب میدلوزین  با بخشی دیگر از تاریخ گذشته اسکاتلند و تا حدودی انگلستان آشنائی پیدا میکند. سر والتر اسکات خیلی زود رابطه ذهنی خاصی با خواننده خود ایجاد کرده و او را بدنبال خود به ماجراهای جالب و هیجان انگیز می‌کشاند.

بخشی از کتاب قلب میدلوزین از سر والتر اسکات

هر کس که در پاریس است احتیاج دارد که بداند میدان گرو کجاست جائیکه سرنوشت تیره بختان را در آخر به آنجا میکشاند جائیکه شرف و عدالت دست بدست یکدیگر داده که شکنجه قهرمانان را با چوبه دار بپایان برساند در آنجا مرگ غل و زنجیرها را در هم میشکند و جلاد کاری را که قاضی شروع کرده بود تمام میکند در آنجا سرور شاعران و قهرمان دلاوران امیدها و آرزوهایشان ب‌پایان خواهد رسید.
پرایر
در زمانهای قدیم انگلستان هم سیاستگاه خودش را بنام ‘ تایبرن ‘ داشت که محکومین دستگاه عدالت از خیابانی که حالا در لندن بنام آکسفورد نامیده میشود از میان تماشاچیان متعدد عبور داده شده و روی سکوی اعدام قرار میگرفتند. در ادینبورو پایتخت اسکاتلند هم چنین محلی در یک خیابان پهن و طولانی که با ساختمان‌های بلند در دو طرف امتداد پیدا میکرد بنام ‘ گراس مارکت ‘ بمنظور اجرای مجازات اعدام وجود داشت . انتخاب این خیابان برای چنین منظوری بر حسب اتفاق صورت نگرفته بود چون بزرگی و طول خیابان اجازه میداد که تعداد زیادیجمعیت را برای تماشای این منظره خوفناک در خود جا بدهد.

از طرف دیگر ساکنان خانه هائی که در دو طرف این خیابان قرار داشت آدم‌هائی اشرافی و رقیق القلب نبودند که از دیدن چنین مناظری متلام شوند. این خانه ها بطور عمومی بی‌قواره و فاقد ترکیب مرتب و شکوهمند بود. با وجود این به علت نزدیکی به قلعه ادینبورو که در روی تپه ای قرار گرفته است این خانه ها از قیمت نسبتا بالائی بر خوردار بودند.
این نمایش مخوف برای مدتی بیشتر از سی سال در این محل ادامه داشته و سیاستگاه را روی سکوئی از چوب بنا کرده و چهار چوبی که طناب‌ها از آن آویزان بود به اندازه کافی پهن و بلند بود که اجازه اعدام چندین نفر را در آن واحد میداد. یک پلکان چوبی در کنار سکو تعبیه شده بود که محکوم نگون بخت و جلاد از آن بالا میرفتند. سکو آنقدر از زمین ارتفاع داشت که تماشاچیان از فاصله دور هم میتوانستند نمایش اعدام را تماشا کنند. چون این سیاستگاه را قبل از طلوع آفتاب برپا میکردند اینطور بنظر میرسید که این وسیله کشتن بناگاه از زمین سر در آورده و شاید یکی از کارهای خود ابلیس بوده است.

من … نویسنده این کتاب که در آن موقع شاگرد مدرسه بودم و برای رفتن به مدرسه باید از این خیابان عبور میکردم هرگز ترسی را که از دیدن این سیاستگاه به من و بقیه شاگردان مدرسه دست میداد فراموش نمیکنم. بعد از اجرای حکم، با تاریک شدن هوا بار دیگر سیاستگاه ناپدید میشد. ماموران آنرا به زیرزمین مجلس شورا و یا دادگاه شهر منتقل میکردند. در حال حاضر محل اعدام محکومین بجای دیگری انتقال پیدا کرده و درد و رنج محکومین که میبایستی از میان جمعیت تماشاچیان عبور میکردند خیلی کمتر شده است.

در هفتم سپتامبر ۱۷۳۶ تدارکات شوم برای اعدام در آنجائیکه وصف آن رفت آماده شده و تعدادی تماشاگر از صبح خیلی زود در نزدیک سیاستگاه برای خود جا گرفته بودند. از داستان این اعدام همه در اسکاتلند با خبر هستند . خیلی افراد هستند که تحت چنین شرایطی براحتی جنایتی را که محکوم انجام داده فراموش کرده و برای کسی که قرار است در آن موقع بسزای جنایت خود برسد، دل میسوزاندند. من اطمینان دارم که حتی آنهائیکه از داستان این محاکمه و جنایتی که صورت گرفته بود مطلع هستند، از دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد خسته و دلزده نخواهند شد.

قاچاقچی گری هر چند که از منظر دستگاه عدالت غیر قانونی بوده و مرتکبین آن شایسته مجازات هستند و بیشک به کسانی که به تجارت صادقانه مشغول هستند صدمه وارد میکند ولی این کار غیر قانونی را مردم عادی یک جنایت تلقی نکرده و مجازات شدیدی برای آن قائل نیستند. در کشورهائی که این کار رونق دارد اغلب افرادی به آن دست میزنند که جزو شجاع ترین و باهوش ترین شهر وندان محسوب میشوند. در زمان پادشاهی جُرج اول و دوم در اسکاتلند این کار تقریبا بصورت یک تجارت معمولی در آمده بود.

استان ‘ فایف ‘ در اسکاتلند که از شمال و جنوب توسط دو رودخانه و از طرف شرق توسط دریا محاط شده است بعلت داشتن تعدادی بندرهای کوچک محل مناسبی برای فعالیت های قاچاق و تجارتهای غیر قانونی در آمده بود. تعداد زیادی دریانوردان در این استان سکنی گرفته که در جوانی قاچاقچی و یا دزد دریائی بوده اند. در میان آنها شخصی بنام اندرو ویلسون که در ابتدا یک دکان نانوائی در قریه ‘ پاث هد ‘ داشت در میان افسران گمرک منطقه شهرت خاصی پیدا کرده بود. او مردی درشت هیکل، شجاع و حیله گری بود که با جغرافیای منطقه و ساحل دریا آشنائی کامل داشت و بیباکانه دست به کارهائی خطرناک میزد.

او بارها افسران گمرک را سر در گم کرده بود ولی از آنجائی‌که مورد سوءظن شدید ماموران گمرک قرار گرفته بود ب‌هر بهانه ای او را دستگیر و بزندان میبردند. این باعث شد که این مرد از هر لحاظ ورشکسته شده و به خود تلقین کرده بود که ماموران دولتی او را به این روز انداخته و او حق دارد که انتقام خود را از آنها بکشد.

سر والتر اسکات نویسنده کتاب قلب میدلوزین

سِر والتر اسکات (Sir Walter Scott) (زاده ۱۵ اوت ۱۷۷۱ – درگذشته ۲۱ سپتامبر ۱۸۳۲ میلادی)، رماننویس، شاعر، تاریخدان و زندگی‌نامه‌نویس اسکاتلندی است که او را اغلب ابداع‌کننده یا پدر رمان تاریخی می‌دانند، از آنجایی که وی قالبی را برای این سبک از ادبیات داستانی به‌کار بست که تا امروز از آن پیروی شده‌است. اشعار و رمان‌های معروف به ویورلی او، به بازگویی وقایع مهیج مربوط به تاریخ موطنش می‌پردازند و دیگر رمان‌های وی به بریتانیا و فرانسهٔ دوران قرون وسطی برمی‌گردند که شخصیت‌های آن را شاهان، شهبانوها، مردان سیاسی، مزرعه‌داران، گدایان و راهزنان تشکیل می‌دهند.
اسکات از برجسته‌ترین چهره‌های رمانتیسم بریتانیا محسوب می‌شود که آثارش هنوز از استقبال بالایی برخوردار است. از آثار معروفش به آیوانهو، راب روی، بانوی دریاچه و ویورلی می‌توان اشاره کرد.