دانلود دلنوشته کلاژه اثر نگارداردان (نگار دال) با ژانر عاشقانه و با لینک مستقیم در سایت کافه نویسندگان
خلاصه دلنوشته کلاژه اثر نگار داردان:
چند وقتی بود دیگر هیچ چیز مانند قبل نبود،چشمها آن چشم نبودند و لب ها آن گستاخی را نداشتند.چند وقتی بود دوستت دارم بی جواب میماند در جواب اصوات” هوم “جای جانم را گرفته بود. چند وقتی بود همه چیز تغییر کرده بود و در پس این تغییر یک اشتباه نهفته بود.
بخشی از دلنوشته کلاژه اثر نگار داردان :
چند وقتی بود دیگر هیچ چیز مانند قبل نبود، چشمها آن چشم نبودند و لبها آن گستاخی را نداشتند. چند وقتی بود دوستت دارم بی جواب میماند در جواب اصوات ”هوم“ جای جانم را گرفته بود. چند وقتی بود همه چیز تغییر کرده بود و در پس این تغییریک اشتباه نهفته بود. اشتباهی که هیچکس گمان نمیکرد روی بر فروتنی آرد و مایهی خداحافظی شود. رفت؛ معشوق گمان میکرد این رفتن با آن رفتن فرق دارد او باز هم بازمیگردد و روزها همانگونه ارغوانی و نیلی میشوند. پاییز دست زردش را روی برگها نوازش میداد و روزها در پس یک دیگر با رقابت سپری میشدند. نیامد! معشوق باز هم دلتنگ تر از همیشه به سراغ چکاوک خوش آوازش رفت؛ اما چه دید؟ سیلی از خندههای ویران کننده ی عاشق و سیلی از لوندیهای یک عده دلبر! معشوق برایش کافی نبود و دیگران بیشتر و پیش تر از معشوق برایش کافی بودند. و این دردناکترین پایان یک رابطه است. روبرویم نشسته بود چشمان خالی از حسش را به من دوخته بود. منو را به سمتش هل دادم لبخند تلخم را پس زدم و با همان لحن عاطی از استیصال زمزمه کردم:
– نظرت راجب خوردن کمی دلتنگی و انتظار چیست؟ اخمهایش درهم رفت. گفتم: حق با توست، کمی سنگین است هرچه باشد تو عادت نداری.
بگذار پیشنهاد دیگری دهم! دل شکستن عاشق با چاشنی حرفهای تلخ چطور است؟ چشمانش حرفی نمیزند و حال رگههای دلتنگی در آن خودنمایی میکند. بیرحمانه تر ادامه میدهم: البته تو که به طعم شوری عادت نداری. با معدهات ناسازگار است! اشکریختن شور است و دل شکستن همچو نمک بر روی زخم! از جا بر میخیزد و قصد رفتن میکند تکه اشک کنار چشمم را پس میزنم و با تمام قدرت میگویم:
ستاره لطفی –
عالی بود