رمان تاریک اثر سابرینا رویال
دانلود رمان تاریک | نوشته سابرینا رویال با ژانر ترسناک و هیجانی با ترجمه ریحانه سید حسنی.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان تاریک از سابرینا رویال را برای شما عزیزاان آماده کردهایم.برای دانلود رمان تاریک از سابرینا رویال با ما همراه باشید.
خلاصه رمان تاریک از سابرینا رویال
همه چیز بسیار عادی و معمولی گذشته است. او تازه از مدرسه برگشته به خونه و در حال استراحت کردن هست. اما، این مهم نیست؛ چون زامبی ها بیرون شهر شروع به حمله کردن، کرده بودند. خانواده ها از بین رفته بودند و همه عوض شده بودند. دنیا دیگر همان جای همیشگی، نبود و ترسناک تر از قبل شده بود. حال او باید خودش را به تنهایی نجات دهد و قبل از خورده شدن توسط زامبی ها پناه گاهی پیدا کند.
قسمتی از رمان تاریک از سابرینا رویال
فصل اول: پیدایش میتوان به زندگی او لقب یک زندگی عادی را داد. زندگی او همانجوری بود که زندگی یک دختر اصالتاً آفریقایی، که با مادر و دوستانش در یک محله زندگی میکرد، باید میبود. او یک زندگی معمولی داشت و هر روز صبح از خواب بیدار میشد و پتویش را به خود نزدیکتر میکرد، انگار که دلش نمیخواست یکروز دیگر را در مدرسه شروع کند. بعد از سومین هشداری که آلارم ساعت به او میداد، گبریل زندگی همیشگی اش را که شروعش با کرم زدن به صورت گندمیا ش، تا جای که حتی یک نقطه از صورتش بدون کرم باقی نمیماند، آغاز میکرد. در قسمت دوم از برنامه ی صبحگاهی اش او با سرعت خود را به پایین پله ها میرساند و بعد از وارد شدن به آشپزخانه، نان تستی که به مربا آغشته شده بود را بر روی یک بشقاب نزدیک در آشپزخانه میدید. این یکی از راه های مادرش برای نشان دادن عشق خود به او بود. او همیشه پیام ها و یا اشکال کوچکی را با مربا بر روی تست میکشید و گبریل از این کار او بسیار بیزار بود. گبریل دلش میخواست که مادرش به جای نوشتن پیام های بچه گانه ای بر روی تست، با او مانند یک فرد بالغ رفتار کند! گبریل خجالت میکشید، حتی داخل اتو***** صبحانه اش را بخورد. اما، او گاهی اوقات از دیگر دوستانش میشنید که او مادر خوب و مهربانی دارد. گبریل دستگیرهی در را فشار داد و از آشپزخانه خارج شد. او به پ**شت سرش نگاه کرد و دید که مادرش در حال حاضر شدن برای رفتن به سرکار هست. او در حال پوشیدن همان لبا**س و شلوار مشکی همیشگی اش بود، او در قسمت پذیرش بیمارستان کار میکرد. در گذشته وقتی که گبریل کوچک بود؛ بر روی صندلی داخل توالت میشست و…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.