در این بخش از سایت کافه نویسندگان، مجموعه اشعار زلف یار را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم یاسمن بهادری با ما همراه باشید.
🔹دیباچه:
از آن هنگام که امواج زلف یارم
با نسیمی همچون بید مجنون
در چمنزار دلم به تاخت و تاز درآمد
این آدمک
دگر هیچ لیلی را
جز زلف زلیخای یارش ندید
🔹بخشی از اثر:
همچون امواج آبشار ز فوقان کوه،
که با ناز و کرشمه سنگ ها را
به قصد پایین آمدن
از هم می شکافت؛
جانان من نیز، بدین گونه
زلف هایش را
از سر به کمر میرقصاند.
*
هر که با من بخواهد که
بگوید از عشق سخن،
به مثال کوه تنومند
مغرورانه مقابلش میایستم،
انگشت اشاره ام را
سوق میدهم و خواهم گفت؛
خموش باش، هیچ مگو
من صاحب بهترین خلق خدایم.
*
خواستم از چشمانت بگویم،
دیدگانم به موهایت گره خورد،
رشتهی کلام از دستم برفت
به جای چشم،
در دلم نفوذ کردی؛
به جای عقل،
هوش از سرم برفت.
نقد و بررسی وجود ندارد.