در این بخش از سایت کافه نویسندگان، دلنوشته طعم تبسم را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود دلنوشته طعم تبسم از آیلار نظام دوست با ما همراه باشید.
دیباچه دلنوشته طعم تبسم:
وجودم را رنج و مشقت انحصار کرده اند، عطش افکارم در بیابان گرفتاری سیراب نمی شود.
طعم تبسم را به خاطر ندارم.
رایحه ی خنده هایم در کلبه ی احزان یعقوب پیچیده است.
تبسم چه طعمی دارد؟
بخشی از دلنوشته طعم تبسم از آیلار نظام دوست
در ابعاد گرفتاری منزوی و در تب تعب خویش بیمار گشته ام.
دست گیتی، ذرات تبسم را در صفحه ی آفاق گم کرده است.
متون تبسم در اوراق عالم، محجب است و مذاق مبسم در فواد وجودم پنهان است.
در مرداب تنهایی متحیر و در تالاب بی کسی اسیر شده ام.
آیا می توان لبخند زد؟
موج های غم، مروارید تبسم را بلعیده اند و رایحه ی لبخند در جنگل ضراء مفقود است.
جودم از محنت مشبع و فام لبخند مهمان رخسارم نیست، چهره ام ناسزاوار ز رنگ تبسم!
گویا که هرگز وجودم از خنده مسرور نمی شود.
روزی نجوای خنده هایم آوازه ی شهر قلبم بود، روزگاری لبخندهایم برفراز قله ی ذهنم پر می کشید؛ اما اکنون دلی برای خنده نیست و میزبان تبسم منهزم شده است!
حاشا که در اقیانوس لبخند مستغرق شوم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.