در این بخش از سایت کافه نویسندگان، شعر تو مرا بخوان را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم نگین بای با ما همراه باشید.
مقدمه:
تو اگر از ته دل در دل من پیله زنی
من از آن روز دگر زنده و پروانه شوم
تو وگر خانهی دل ترک کنی ساده روی
و به آن خانه دگر دشمن و بیگانه شوم
تو بمان این دل من یک دل پاینده شود
بخدا با تو من آن عاشق دیوانه شوم
من از آن روز که در بند تو باشم گل من
همه دانند، از آن روز من آزاده شــــــــوم
بخشی از اثر:
تو دلتنگی را دیکته میکنی و من آن را با ثانیه به ثانیهی زندگیام برایت معنا میکنم.
این روزها، حتی از یک فنجان قهوه هم تلختر است؛ شاید هیچ یک از خاطرات گذشته آن را شیرین نکند
و تنها آن را تبدیل به زهر میکند؛
که به ظاهر بخندم و در باطن بگریم!
این انتظار، شیشهی تحمّل را میشکند و ناگهان در گلویم فریاد میشود!
فریادی نه چندان بلند، که حنجرهام از صدا زدن هایت رسوا گشته؛ و نه چندان آهسته، که داغ نبودت را فوران میکند!
تو بر قلبم تبر زدی!
نمیدانستی این دل درخت نیست، تنها گُلی است که با ذرهای لمس پرپر میشود… .
هنوز بررسیای ثبت نشده است.