دلنوشته روشن‌ترین تاریکی اثر ریحانه سید حسنی

در این بخش از سایت کافه نویسندگان،دلنوشته روشن‌ترین تاریکی را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم ریحانه سید حسینی با ما همراه باشید.

🔹دیباچه:

روشن‌ترین تاریکی، سیاه‌ی پشت صفحه‌ی زندگیست! همان جایی که مردمانش به فردایی نورانی امیدوارند و زندگی خودشان را فدای آخرتی شیرین میکنند… .درست در همان لحظه‌ای که همه چیز تمام می‌شود هیاهوی دنیایی جدید شروع می‌شود و زمزمه‌ها به فریادهای خواهان حقیقت تبدیل می‌شوند، حقیقتی روشن در تاریکی جهل؛ روشن‌ترین تاریکی پشت همان ابر هست در انتهای همان افق همیشگی، زیر سنگ‌های کوچک باغچه، داخل مغز من و تو… .

🔹بخشی از اثر:

دریا آن‌قدر مجذوب کننده هست که نمی‌شود کلمه‌ای را برایش عنوان کرد. بزرگ و تاریک، مملو از سایه‌ روشن‌های نیلی، دریا آنقدر زیبا بود که حتی آفرودیت هم از او متولد شد. دریا هیچ کلمه‌ای توصیفش نمی‌کند. دریا آینه زیبای غروب خورشید و مهتاب هست. تنها چیزی که هنوز خر*اب نشده، در اعماق او مدفون هست. بعضی از اوقات حس مردمان آتلانتیس را درک می‌کنم، من هم ترجیح می‌دادم در دریا غرق شوم تا اینکه اکسیژن اتمسفر این سیاره‌ی مسموم را تنفس کنم. ترس، تاریکی، امید و آرزوها کلماتی که زندگی به آن‌ها بستگی دارد، دریا همه‌ی این کلمات را در بستر خودش مدفون کرده است و به دنبال مهاجمی میگردد تا پيدايشان کند. تنها شرطی که دارد این هست هر چه بیشتر غرقش بشوی بیشتر احساس زنده بودن می‌کنی تا جایی که دیگر هیچ چیز را احساس نمی‌کنی.

*آفرودیت: الهه‌ی زیبای یونان باستان، که پیدایش او در ابتدا از دریا بود. بعد از ریخته شدن خون اورانوس توسط کورونس به دریا او متولد شد.

*آتلانتیس: شهر افسانه‌ی که می‌گویند بعد از مدتی توسط حاکمانش به انتهای اقیانوس فرستاده شده بود. تا از دست فرازمینی ها در امان بمانند.