دلنوشته روزگاری که به تباهی می رفت اثر خط بنفش

در این بخش از سایت کافه نویسندگان، دلنوشته روزگاری که به تباهی می رفت اثر خط بنفش را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم خط بنفش  با ما همراه باشید.

🔹دیباچه:

بغض اعماق وجودش را چنگ زد و در چشمان دریایی‌اش طوفانی به پا شد.
سیلاب اشک گونه‌های مخملی‌اش را تر کرد.
فنجان قهوه‌اش را برداشت به کنار پنجره رفت و
غرق شد در تاریکی آفتاب!

🔹بخشی از اثر:

تمام وجودش پر از عشق او بود و او دریغ از ذره‌ای محبت، تمام اذهانش مختص به او بود و او دریغ از ذره‌ای پروا.
تمام تلاشش را برای نگه‌داشتن او در کنار خودش کرد اما او رفت!
و با رفتنش زندگی رویایی‌اش به فرجام رسید.