در این بخش از سایت کافه نویسندگان،دلنوشته تلاطم متروک را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود دلنوشته تلاطم متروک اثر حمیده ح با ما همراه باشید.
دیباچه:
تصویرِ تو را در انعکاس آینههای بیقراری خواهم ستود. تو همان کلیشهی دلدادگی هستی؛ اما تکرار تو را زیباتر خواهد نمود. همچون آواز محزون باران و تبلور زمردین برگ در دیدگان بیشهای مرموز. همچون امواج متلاطمی که در هر دیدار، رازی شگفت، به سینهی ساحل خواهند سپرد.
اما؛ تنها فراغ یادآور شکوه تو خواهد بود.
بخشی از اثر:
آغاز در این جزیره، به اندازهی تصوراتم دشوار بود؛ اما من تمام دشواریها را به مانند دارویی تلخ و اجباری آرام آرام بلعیدم و بندهی عادت شدم.
درست لحظهای که گرسنگی، مردمکهای درندهی مرگ را بر من میگشود، درخت پاپایا را یافتم! میل به بقا و اندک رمقی که در بازوانم باقی ماندهبود؛ مرا وادار نمود تا درخت را برای دستیابی به میوههای شیرین و طلایی تکان دهم. پاپایا به اندازهی تیرامیسو و قهوههایی که باهم صرف مینمودیم دلچسب نبود؛ اما برای بقا کافی بود!
چشمههای آب شیرین گرچه نتوانستند روحم را سیراب نمایند؛ اما گلوی خشکیده و لبهای شکستهام را التیام دادند.
بارشهای سهمگین نتوانستند مرا در سیلابهای لجوج غرق نمایند؛ زیرا که من از همان ابتدا برای خود پناهگاهی از درختان تنومند ساخته بودم؛ اما من دیگر هرگز نتوانستم عاشقانههای نمنم باران را لم*س کنم.
آیا تو هم درخت پاپایا را یافتی و با تکه سنگهای تیز پوستهی نرمش را دریدی و چون من برای بقا تلاش کردی؟
آیا چشمههای آب شیرین روح تو را سیراب نمودند؟
آیا دوباره توانستی زیر باران قدم بزنی؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.