دلنوشته انتظار را باید خورد نه کشید اثر ح_وفا

توضیحات

در این بخش از سایت کافه نویسندگان، دلنوشته انتظار را باید خورد نه کشید را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم ح_وفا با ما همراه باشید.

 

دیباچه:

در این روزهای برفی نمی‌دانم با بغچه‌ی دلتنگی‌هایم کجا بروم! جایی که نه اسمی از تو و نه خاطره‌ای از تو باشد.
جایی که موج رادیوهم روی دل‌تنگی تو قفل نکند؛
تیک‌تاک ساعت مدام اسم تو را فریاد نزند.
نسیم سرد زمستانی نزند بر در کلبه‌ی انتظارهایم سراغ تو را نگیرد.
صبحانه، ظهر، شام من انتظار نباشد؛ می‌دانم مردم می‌گویند انتظار کشیدنی است نه خوردنی. ولی برای من انتظار خیلی از چیزها خوردنی شده است!

بخشی از اثر:

تکیه بر نبض دیوانه‌وار احساساتم کرده‌ام، اگر روزی آمدی در دهکده‌ی دلتنگی‌هایم، دلت نگیرد از صدای کند نبض احساسم.
غم بزرگی را به دوش می‌کشد، غمی به وسعت آسمانی که چندین سال است ابری شده اما بهانه‌ای برای باریدن ندارد!
سنگین است حرف‌هایم برایت نه؟ تو چه می‌دانی از طعم تلخ انتظار؟ اصلا انتظار را خورده‌ای؟ دیوانه بودن را تجربه کرده‌ای؟

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دلنوشته انتظار را باید خورد نه کشید اثر ح_وفا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *