در این بخش از سایت کافه نویسندگان، داستان کوتاه سالخورده را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود این اثر به قلم سارا مرتضوی با ما همراه باشید.
خلاصه :
ترنم مینوی سد و محبوبه از خاطرهها ی شصت سال پی شش م یگوید؛
زمانی که مدهوش عشق شد و رویاهایش به دست فراموشی سپرده
شد، روزهایی که سیر زندگیاش را دگرگون کرد. یاد ی کرد از
گذشت ههایی که برای او فراموش نشدنی و نابخشودنی بودند!
بخشی از اثر:
خانه بزرگ و قدیمی بود. دورتادورش اتاقهایی قرار داشت که در هر
کدام دو تخت قرار داده بودند. اتاق من از همه کوچکتر بود، بههمین
دلیل اختصاص ی شده بود و فقط مال من بود. یک اتاق س هدرچهار که دو
طاقچه داشت. بر روی آنها گلدان گذاشته بودم. یک پنجرهی کوچک
داشت که گلهای یخی را در مقابل نور قرار داده بودم. هر زمان که
خورشید طلوع میکرد و انوارهایش را میپراکند کل اتاق من را در
برمیگرف ت و تا رو ی دیوارها هم نور آفتاب میافتاد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.