در این بخش از سایت کافه نویسندگان، اپیزود کلکسیون مردگان را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود اپیزود کلکسیون مردگان از تمنای واژگان با ما همراه باشید.
دیباچه کلکسیون مردگان:
پرده ی خونین رنگ بسته می شود و نمایش به پایان خویش می رسد. سناریوهای متوالی را به خاطر سپرده بودم.
(آه کشیدن)
اخیرا به نقش هایی که ایفا می کنم، تمایلی هرچند اندک نیز ندارم. در این موسم، حتی گنجایش اجرای نقش انسانی آرزومند را هم دارا نیستم. تمام انسان ها برای بقای زندگی خویش، روزی مجبور به مبدل شدن به بازیگری که پشت نقاب سیه فامش پناه گرفته است، می شوند.
گاه این بازیگران، آن چنان در نقش خود غرق می شوند که شخصیت حقیقی شان را به امواج نسیان می سپارند و تنها، پوشش دروغین شان را به همگان می نمایانند.
بخشی از اپیزود کلکسیون مردگان از تمنای واژگان:
خنجر سرد، قلب اش را پاره می کند و خون غلیطِ لخته شده آن را پوشش می دهد. سکانس نخست، به پایان می رسد و کارگردان لبخند رضایت را بر لبش می نشاند. اعتماد، واژه ایست که در این گیتی مفهومی را تشکیل نمی دهد.
جهانی که در آن مردمان، گوشت مرده ی برادرشان را با ولع قورت می دهند و لای دندان شان را با استخوان های شکسته شده ی انسان ها پاکیزه می کنند.
(مکث)
جامی سرشار از خون را می نوشند و تفریح شان، کشتن کودکان است. قباحت امور متفاوت نابود شده و آدم ها تمام این کارها را روزمرگی می خوانند. ضرب المثل ها عکس شده اند! بی گناه پای دار و نهایتا بالای دار می رود. از این ستون تا تمام ستون ها نیز فرجی نخواهد بود.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.