کتاب رمان شرح زندگی من | وحید معینی فر

دانلود کتاب رمان شرح زندگی من اثر وحید معینی فر.در این بخش از سایت کافه نویسندگان، کتاب رمان شرح زندگی من را برای شما عزیزان آماده کرده‌ایم.برای دانلود کتاب رمان شرح زندگی من با ما همراه باشید

خلاصه کتاب رمان شرح زندگی من | وحید معینی فر :

ماجرای جوان کارگری به نام اشکان را روایت میکند که در خانواده ای فقیر و معتاد چشم به دنیا گشوده بود .او به دلیل مشکالت خانوادگی نتوانسته به دانشگاه برود و در جامعه با مشکالت فراوانی ناشی از فقر روبهرو میشود و اتفاقات و فراز و فرود های متفاوت و تلخی را در زندگی اش تجربه میکند.

بخشی از کتاب رمان شرح زندگی من | وحید معینی :

ساعت چهار و نیم بعد از ظهر است. من در خوابگاهم روی تختم دراز کشیده ام و با اینکه اتاقمان پنجره ای به بیرون ندارد، اما آنچه آن بیرون، روزمره ی آن است را به خوبی ادراک می کنیم. خیابان های کثیف منتهی به خیابان پر هیاهوی داریوش، پر از آدم هایی که سرگردان یک لقمه نان هستند، و باران بهاری که با تمام آمدنش، نتواسته چرکی های کهنه را از درون خیابان های اطراف و موجودات زنده اش بزداید. بوی باران، سالهاست که در خیابان های این شهر، بجای بوی خاک مطبوع، بوی تعفن می دهد. داخل اتاق هم با آنکه به هیاهوی بیرون نیست، اما وضع بهتری ندارد. به سقف انگار سفیدش خیره شده بودم. ترک هایی در سه کنجش داشت که سال ها بود در تالش برای وصل در مرکز آن بودند. روزی که متحد شوند، یقین بنیاد آن خانه را بهم خواهند ریخت!بنیادی که گویا سی سال پیش بنا شده بود .سی سال پیش چراغ نفتی هایی در اتاق روشن کرده بودند و هنوز دوده های مدور آن روی سقف خاطره مانده بود. تخت خواب دو طبقه، با آنکه مرا از کف چرکین اتاق، دورم کرده بود، اما به سقف کذایی نزدیک ترم کرده بود. دو عدد از این تخت های نجات دهنده ی دیگر هم در آن اتاق بودند و گروه تخت ها مجموعاً حامل پنج نفر دیگر مانند من میشدند