دانلود دلنوشته دخترک پریشان روزگار از نگین قاسم پور.در این بخش از ساسیت کافه نویسندگان دلنوشته دخترک پریشان روزگار را برای شما آماده کرده ایم.برای دانلود این دلنوشته زیبا با ما همراه باشید.
[icon name=”bookmark” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] خلاصه دلنوشته دخترک پریشان روزگار:
قدم نمیزند، بیرون نمیرود، فر یاد نمیکند؛ تنها، در خود جمع میشود و بیصدا میشکند.بیصدا جیغ میکشد.زمزمهها او را خرد میکند و روانش را به بازی میگی رد.دخترکی که روزگاری شاد بود؛ حال،دخترکی پریشان روزگار است.
[icon name=”book” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] بخشی از دلنوشته دخترک پریشان روزگار:
دلم تنگ میشود و دم نمیزنم، دلم میگی رد و حرف نمیزنم، چشمانم میگرید و خم به ابرو نمیآورم.من ولتاژی پرانرژیام، که دلهای خسته و بیجان را احیا م یکند.دخترکی که احساساتش را با پاشنهی کفشش خرد میکند و پشت گوشش میآویزد.***چالههای چشمش از اشک، پر میشوند و دریا را میکشد.مژههای بلندش، آب چشمانش را مینوشند و جنگلی میروید.هیچگاه قطرهای اشک، از چشمانش نچکید و رسوا نشد؛ اما بزرگترین دریاها نیز، گاه سرریز میشوند.***تاجش را به بالا حرکت میدهد و اشک چشمانش را پاک میکند.لبخندی پر غرور را، زینت بخش چهرهاش میکند و با اولین کلمهای که از دهانش خارج میشود، خودش را به قهقرای ذهنشمیراند.***در پس قهقههای شیرینش، هقهق های سوزناکی طنینانداز میشود.دختر ی که، به سادگی احساسش متحول میشود و نقابی فر یبنده به چهره میاندازد، او دختری خودکفاست که نیازی به حامی ندارد.***مادامی که خداوند، بالها را به فرشتگانش بدهد و آنان را برگرداند، لبخند از زمین پر میکشد، رنگ ها میمیرند، احساسات بیرنگ میشوندو آسمان به حال زمین میگرید. *** با یک اشاره شعف چشمانش میخوابد، گیسوی بلندش کوتاه میشود، لبخند شیر ینش به خاطرات میپیوندد. دخت حوا، با آوازی اندوه بار به آسمانی که مامن یاد اوست بازمیگردد.
[icon name=”address-card” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] اطلاعات اثر:
- [icon name=”align-justify” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] دسته بندی: دلنوشته
- [icon name=”address-card” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] عنوان: دخترک پریشان روزگار
- [icon name=”male” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] نویسنده: نگین قاسم پور
- [icon name=”map” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] ژانر: تراژدی
[icon name=”address-card” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] شناسنامه اثر:
- [icon name=”font” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] سطح اثر:محبوب
- [icon name=”eye” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] ناظر: خط بنفش
- [icon name=”check-square” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] ویراستار: Zahra_sbn
- [icon name=”paint-brush” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] طراح: الیما پور امن
- [icon name=”user-alt” style=”solid” class=”red” unprefixed_class=”red”] کپیست: مبینا دلگشایی
اثر بسیار زیبایی بود?
موفق باشید
ازش خوشم اومد?
پیشنهاد میکنم بخونید?
وصف تغییر حال ما…
خسته نباشید میگم به نویسنده محترم?موفق باشید
موفق باشی نگین جانم♡
دل نوشته قشنگ و پر مفهومی هست
و بسیار تراژدی…?
با آرزوی بهترینها برای تو عزیزم⚘✨
با سلام و خسته نباشید به نویسندهی عزیز?
باید بگم که واقعا دلنوشتهی زیبایی نوشتن و
خواننده از خوندنش لذت میبره ?
موفق باشن و قلم شون مانا??
ممنون از شما بانو⚘?
نویسنده خیلی عالی احساسات رو انتقال می کنه و در این امر عملکرد خوبی داشته.
خسته نباشید می گم به نویسنده ی اثر. ?
نوشته ای زیبا و همچنین تراژدی خوب ✨?موفق باشید نویسنده عزیز
ممنون از حمایت گرمتون?
امتیاز بینندگان:۲ ستاره
امتیاز بینندگان:۳ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
امتیاز بینندگان:۴ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
اثر زیبا و پرمفهومی بود?
خسته نباشید نویسندهی عزیز?
ممنون از نگاه گرم شما?
امتیاز بینندگان:۴ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره